آخرین مطالب بلاگ قاب

محبوب ترین ویدئوها

آخرین دیدگاه ها

ولی تو یه رویا داری...
عکس نوشته
تعداد 10 عکس نوشته

ولی تو یه رویا داری...

وقتی تو یه رویا داری: تحلیل رویای خود: دقیقاً مشخص کنید که رویای شما چیست و چرا برایتان مهم است. آن را به اهداف کوچک‌تری تقسیم کنید. اهداف کوتاه‌مدت و قابل دستیابی می‌توانند به شما کمک کنند تا جلو بروید. یک برنامه عملی برای رسیدن به این اهداف تنظیم کنید. مشخص کنید که چه اقداماتی باید انجام دهید. به سلامت روان و جسم خود اهمیت دهید. انگیزه و انرژی در مسیر رسیدن به هدف خیلی مهم است. ممکن است با چالش‌هایی روبرو شوید، اما باید ادامه دهید. هر قدمی که به سوی رویایتان برمی‌دارید، مهم است. از دوستان، خانواده یا افراد متخصص کمک بگیرید. حمایت دیگران می‌تواند بسیار مؤثر باشد. با تلاش و برنامه‌ریزی می‌توانید به رویایتان نزدیک‌تر شوید!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اگه موفقیت آسون بود همه به دستش می آوردن، انتخاب با توعه، جا بزنی یا ادامه بدی...

 

1 روز پیش
ادامه مطلب
سحرخیزی چرا و چگونه!
مقاله
مدت زمان مطالعه 9 دقیقه

سحرخیزی چرا و چگونه!

با روش زندگی جدید و امروزی، از کسالت و بی‌نشاطی و افسردگی در رنج هستیم و از آنجا که عادت داريم منشأ مشکلاتمان را به ديگران نسبت دهيم، گمان مي کنيم بايد در زندگي تغييراتي ايجاد کنيم تا شادي و نشاط و سرزندگي به سراغمان بيايد. اکثر ما شب‌ها دیر به خواب می‌رویم و با این وجود سحرخیزی کار بسیار سختی است. میشل گاس، مدیرعامل استارباکس به مدت ۱۵ سال ساعت خود را برای ۴:۳۰ صبح کوک کرده است تا بتواند بدود. گرچن روبن، نویسنده‌ی مشهور کتاب پروژه‌ی شادی ۶ صبح بیدار می‌شود و یک ساعت قبل از بیدار شدن خانواده‌اش مشغول به کار می‌شود. لورا وندرکم، متخصص در مدیریت زمان، در کتاب "موفّق‌ترین افراد قبل از صبحانه چه می‌کنند" به دلایل اهمیّت صبحگاه و چگونگی استفاده‌ی‌ مؤثّر از آن زمان پرداخته است. چرا افراد موفّق صبح زود از خواب بیدار می‌شوند؟ بارها و بارها در جملات بزرگان و احادیث و روایات شنیده‌ایم که افراد موفّق سحرخیزند و در مکاتب و مذاهب مختلف به آن سفارش فراوان شده است. تا به حال فکر کرده‌اید که چرا برای نماز صبح باید قبل از طلوع خورشید برخواست؟ چرا سفارش شده بعد از نماز صبح تا طلوع خورشید در محل نماز بنشینید و ذکر خدا بگویید؟

هرکس در مكانى که نماز صبح را خوانده، بنشيند و ذكر خدا گويد تا آفتاب طلوع كند؛ پاداش او همانند كسى است كه طواف خانه خدا را بجا آورده است.

"پیامبر اکرم"

كسى كه نماز را بجا آورد و در محل نمازش تا طلوع آفتاب بنشيند اين كار، او را از آتش جـهنم باز خواهد داشت.

"امام حسن مجتبى (ع)"

شاید قصد و هدف این بوده که بعد از نماز دوباره به خواب نرویم. ولی چرا؟ در بیداری صبح هنگام چه چیزی نهفته که تقریباً همه‌ی ادیان و مکاتب و روانشناسان بر آن تأکید دارند؟ زمانی که علت انجام کاری را بدانید؛ با اعتقاد به آن عمل می‌کنید و در انجام آن سست نخواهید شد. همچنین زمانی که این نتایج را به دست بیاورید و لذتی در آن ببینید قطعاً در انجام آن مصمّم و محکم‌تر خواهید بود. چه خوب است بیشتر بررسی کنیم!

سحرخیزی، چرا؟

1. سلامتی: بدن انسان به گونه‌ای طراحی شده که هماهنگ با طبیعت عمل کند. در واقع باید با طلوع خورشید بیدار شویم و با غروب آن به خواب رویم. ولی اکثر ما این گونه رفتار نمی‌کنیم. اکثر مردم شب‌ها دیر به خواب می‌روند و در طول روز می‌خوابند. گاهی شب آنقدر دیر می‌خوابند که صبح تا نزدیک ظهر خواب هستند. این رفتاری است که به سلامتی روح و جسم انسان آسیب وارد می‌کند. نتایج تحقیقات دانشمندان نشان می‌دهد که سحرخیزی باعث کاهش غلظت خون می‌شود و همچنین باعث ترشح هورمون‌های ضدافسردگی در بدن انسان می‌شود. به شکلی که افراد سحرخیر کمتر در خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند. سحر، زماني است که اکسيژن خالص به سطح زمين مي‌رسد و اين هواي پاک و اکسيژن خالص براي سيستم بدن بسيار مفيد است.

2. افزایش زمان مفید: بدن انسان بزرگسال در شبانه‌روز به حداقل 7 تا 8 ساعت خواب احتیاج دارد. با فرض اینکه این میزان را رعایت کنید و شب دو ساعت زودتر بخوابید، صبح به همین میزان زودتر بیدار شوید و در واقع از میزان خواب خود نکاهید. چرا در ذهن اکثر مردم سحرخیزی با کم‌خوابی برابر است؟ حالا با خود بیاندیشید که آن دو ساعت در شب می‌تواند به چه کارهایی منتهی شود و آنها را با چه کیفیتی انجام می‌دهید و صبح چه کارهایی می‌شود انجام داد و با چه کیفیتی؟ فرقی نمی‌کند که شغل شما چیست و روز خود را به انجام چه کارهایی می‌گذرانید. در هر صورت صبح زود همیشه کارهای مفید‌تری می شود انجام داد و به خاطر تمرکز و انرژی بالایی که روح و روان انسان در آن هنگام دارد کارها با دقت و کیفیت بهتری انجام می‌شوند و میزان اشتباه و خطا به شدّت کاهش می‌یابد. خیابان‌ها خلوت‌تر است و جای پارک فراوان، بانک‌ها و اداره‌ها خلوت‌تر و کارمندان باانرژی‌تر و با دقت بیشتری کار شما را انجام می‌دهند. طرح ترافیک آغاز نشده و هوا پاک و تمیز است. گویی همه‌ی امکانات شهری در اختیار شماست. دو ساعت شب را که با دو ساعت صبح عوض کردید در واقع از زمان از دست رفته عمرتان کم کردید و به زمان مفید اضافه کردید. همین دو ساعت شما را در راه رسیدن به موفّقیت در اهدافتان بسیار یاری خواهد نمود.

3. کاهش ابتلا به بیماری‌های قلبی: بیدار شدن در صبح زود، خواب طولانی را قطع می‌کند و ثابت شده است فردی که ساعات طولانی با حالت ثابتی می‌خوابد در معرض بیماری‌های قلبی به ویژه بیماری تصلب شریان یا گرفتگی رگ قرار می‌گیرد که باعث حملات قلبی می‌شود. زیرا خواب آرامش مطلق است و اگر زیاد طولانی باشد باعث ته‌نشین شدن مواد چربی بر دیواره‌های رگ‌های شریانی از جمله رگ‌های کرونر قلبی می‌شود.

4. افزایش شادابی و نشاط: هنگامی که انسان نسیم سحر یا باد صبا را استشمام می‌کند وجد و هیجانی به وی دست می‌دهد که با نشاط حاصل در هیچ یک از ساعات شب و روز قابل مقایسه نیست. نرمش صبحگاهی یا پیاده‌روی سبک در هوای پاک و تمیز صبحگاهان بسیار در زیبایی چهره و اخلاق حسنه و خوش خلقی تأثیر دارد.

5. افزایش بهره‌وری و تمرکز: صبح هنگام مغز انسان تهی از هر گونه افکار زائد و منفی می‌باشد و با شادابی و نشاط تمرکز و بهره‌وری بیشتری خواهید داشت و کارهایتان را با بازدهی بالاتری انجام خواهید داد. بهترین زمان برای تصویرسازی ذهنی و تفکر مثبت صبح هنگام می‌باشد.

6. افزایش اراده و اعتماد به نفس: همانطور که همه‌ی شما می‌دانید خواب صبح که در ادبیات ما به "شکر خواب" معروف است بسیار شیرین است و مقاومت در برابر بیدار شدن در آن ساعت؛ تنها کار انسان‌های با اراده است. یعنی انجام کاری که اکثر مردم موفّق به انجام آن نمی‌شوند و همین امر باعث افزایش اعتماد به نفس در شخص می‌شود. سحرخیزی یعنی غلبه بر این کشش برای دستیابی به دست آوردهای بزرگتر و بهتر. مقاومت در برابر این لذت می‌تواند باعث شود که اراده و قدرت روحی  خود را در طول زمان بالا رود و با این افزایش قدرت درونی، در برابر لذت گناهان هم مقاومت کنید. افراد سحرخیز انسان‌های بااستقامت‌تر و مقاوم‌تری نسبت به دیگران هستند و در برابر مشکلات زندگی به زانو درنمی‌آیند.

7. افزایش رزق و روزی: امام باقر (ع) مي‌فرمايند: خداوند بنده‌اي را که زياد دعا کند، دوست دارد و بر شما باد دعاي سحر تا طلوع آفتاب زيرا آن زمان درهاي آسمان گشوده مي‌شود و رزق انسان‌ها تقسيم مي‌شود و نيازهاي بزرگ و ضروري وي برآورده مي‌شود. همچنين امام رضا (ع) مي‌فرمايند: کسي که بين فجر و طلوع بخوابد از روزي‌اش خواب مانده است و امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه نماز صبح را بخواند و تا طلوع آفتاب منتظر شود اين شخص براى كسب روزى موفّق‌تر است از كسى كه يك ماه در روى زمين براى تجارت و كسب روزى سفر كند. بنابر این با افزایش زمان فعالیت کاری در بهترین شرایط روحی می‌توانید درآمد خود را افزایش دهید.

تمام آموزه‌های روانشناسی بر یک پایه استوار است و آن استمرار و پایستگی است. به این معنی که هر چیزی که می‌آموزید باید برای شما به صورت عادت در‌بیاید و همیشگی باشد و در واقع تبدیل به روش زندگی شما بشود. اینکه مدتی انجام بدهید و رها کنید و دوباره ادامه بدهید باعث ایجاد احساس خستگی و ناکامی در شما می‌شود. این جمله را بارها شنیده اید"هر کاری اولش سخته" تا حالا ماشین هل دادید؟ وقتی می‌خواهید ماشین را هل بدهید سخت‌ترین قسمت لحظه‌ی شروع حرکت است، ولی رفته رفته که ماشین شروع به حرکت می‌کند نیاز به انرژی کمتری دارید و با کمترین فشار ماشین به حرکت خود ادامه می‌دهد. تغییر در روش زندگی مانند هل دادن ماشین است. در لحظه‌ی شروع تغییر، فشار و سختی زیادی را باید تحمل کنید ولی رفته رفته روح و جسم شما با شرایط جدید سازگار شده و این تغییر تبدیل به عادتی در زندگی شما می‌شود و این باید خواسته‌ی اصلی شما  باشد.

شاید چند روز اول سحر‌خیزی حس خوبی به شما ندهد و در طول روز کسل باشید؛ ولی بعد از گذشت چند روز می‌بینید که شب‌ها زود‌تر به خواب می‌روید و خواب عمیق‌تری دارید و بدن شما با شرایط جدید سازگار می‌شود. بنابر این برای به وجود آوردن این تغییر در زندگیتان کمی به خودتان زمان بدهید.

سحرخیزی، چگونه؟

1. برنامه‌ریزی: هر شب برای فردا و به خصوص ساعات اولیه صبح برنامه‌ریزی جذّابی داشته باشید. اگر برای ساعات اولیه خود برنامه‌ریزی نداشته باشید دل کندن از خواب کار سختی خواهد بود و لحظه‌ی بیداری صبح سؤالی که درگیر ذهن شماست این است: "بیدار شم چیکار کنم؟" و اگر جواب قابل قبولی نیابید به راحتی سست می‌شوید. همیشه از شب قبل برنامه‌ریزی برای فردای خود داشته باشید. سعی کنید برای ساعات اولیه کارهای جذّاب و لذت‌بخشی را انتخاب کنید چرا که تنها امید برای کسب لذت دیگری، می‌تواند به شما کمک کند تا از لذت خواب سحرگاهان بگذرید. کارهایی از قبیل ورزش، تفریح، پیاده‌روی و... حتی برای شروع می‌توانید هر کاری که در شما ایجاد لذت می‌کند انجام دهید کارهایی از قبیل بازی یا تماشا کردن فیلم، وبگردی و ... تا بتوانید بر این فشار غلبه کنید و بعد از چند روز که بدن شما به ساعات جدید عادت کرد، وقت خودتان را برای انجام کارهای مفیدتر و بهینه‌تری سپری کنید.

2. برای خودتان تعهد ایجاد کنید:  کاری انجام دهید که خودتان را به این ساعت متعهد کنید، تا صبح هنگام تعهد شما به آن کار شما را از سستی دور کند. برای مثال می‌توانید با دوستی یا دوستانی برای ورزش یا پیاده‌روی و ... قرار بگذارید تا رفتن به سر قرار، شما را در غلبه بر تنبلی یاری کند. یا به همه‌ی اعضای خانواده بگویید که با خود وعده سحر خیزی دارید و قطعاً به آن عمل خواهید کرد. با این روش ترس از شماطت و سرزنش اعضای خانواده، شما رایاری خواهد کرد. می‌توانید قرارهای مهم‌تان را در ساعات اولیه صبح بگذارید تا انگیزه‌ی کافی برای بیدار شدن داشته باشید. باید راه را برای تنبلی کردن بر خود ببندید.

3. تجسم: برای خودتان یک صبح عالی تجسم کنید. سعی کنید در تخیّل خود صبح را به بهترین شکل ممکن تجسم کنید؟

سحرخیز بودن تنبیه کردن خودتان نیست. اگر دلیل خوبی نداشته باشید از تخت جدا نمی‌شوید.  

 "وندرکم"

4. زمان: برای بیدار شدن زمان دقیقی را در نظر بگیرید و خودتان را به آن ساعت متعهد کنید چرا که نداشتن برنامه‌ی دقیق زمانی، شما را به سستی می‌کشاند. به یاد داشته باشید هیچ وقت ساعت خودتان را دوباره کوک نکنید چرا که این کار، شما را از عادت به برنامه‌ی جدید زندگی عقب می‌اندازد. بعد از مدتی سعی کنید خودتان قبل از زنگ ساعت بیدار شوید. برای تمرین دادن بدن همیشه رأس یک ساعت خاص بیدار شوید و ساعت بیدار شدن خود را تغییر ندهید.

5. به اندازه‌ی کافی بخوابید: سعی کنید شب‌ها هر چه زودتر به رختخواب بروید. یکی از عواملی که باعث می‌شود تا افراد با سحرخیزی مشکل داشته باشند؛ نداشتن خواب کافیست. با زودتر خوابیدن، بیدار شدن صبح برای شما چندین برابر آسان‌تر خواهد شد. سعی کنید تا دو ساعت قبل از خوابیدن چیزی نخورید، چرا که در غیر این صورت بدن شما درگیر هضم غذا خواهد بود و این امر باعث می‌شود تا در خواب شما اختلال ایجاد شود و زمان به خواب رفتن شما افزایش یابد. همچنین از قهوه استفاده نکنید زیرا کافئین موجود در قهوه باعث به وجود آمدن بی‌خوابی می‌شود.

6. بلافاصله از رختخواب دل بکنید: به محض بیداری از جا بلند شوید. به خودتان دروغ نگویید. اینکه مثلاً ده یا بیست دقیقه دیگر از جایم بلند خواهم شد، این کار نه تنها به شما کمکی نخواهد کرد بلکه دل کندن شما از رختخواب را سخت‌تر خواهد کرد.

7. زنگ ساعت تان را تغییر دهید: هر چند روز یکبار صدای زنگ ساعت را تغییر دهید. چرا که هم صدای زنگ آزاردهنده می‌شود و هم بعد از مدتی زنگ ساعت دیگر نمی‌تواند شما را بیدار کند چون به آن عادت کرده اید. استفاده کردن از رادیو به جای زنگ ساعت هم بسیار متنوع است و هم ایجاد انگیزه در ترک تختخواب می‌کند. می‌توانید از صدای طبیعت و آب و ... برای بیدار شدن استفاده کنید. بسیاری از گوشی‌های موبایل دارای چنین امکاناتی هستند و صداهای آرام‌بخش و الهام گرفته از طبیعت برای بیداری صبح دارند و از صدای کم شروع می‌کنند و آرام آرام صدای زنگ آنها افزایش می‌یابد. در صورتی که از گوشی موبایل برای بیدار شدن استفاده می‌کنید حتماً آن را در حالت پرواز قرار دهید تا از شرّ آثار سوء امواج موبایل در امان باشید و همچنین گوشی را در محلی دورتر از محل خوابتان قرار دهید تا برای خاموش کردنش مجبور به ترک رختخواب شوید و خواب از سرتان بپرد.

8. روزهای تعطیل نیز سحرخیز باشید: بدن شما تلاش می‌کند هر روز خودش را با شرایط جدید وفق بدهد و درست زمانی که می‌خواهد این الگو تبدیل به بخشی از روال عادی بدن شود، همه چیز خراب می‌شود و سختی سحرخیزی همیشه گریبان گیر شما می‌ماند.

9. برای خودتان انگیزه ایجاد کنید: مثلا روش درست کردن یک صبحانه خوب را یاد بگیرید و به خودتان قول یک صبحانه خوب بدهید. هیچ چیز به اندازه‌ی انگیزه داشتن نمی‌تواند به شما انرژی کافی برای سحرخیزی بدهد.

ساعت خوابیدن و بیدار شدن افراد موفق جهان

نام

سمت

ساعت خواب

ساعت بیداری

تیم کوک

مدیر عامل اپل

9:30 شب

4:30 صبح

ریچارد برانسون

موسس گروه ویرجین

12 شب

5-6 صبح

بیل گیتس

مؤسس مایکروسافت

12 شب

   7 صبح

آریانا هافینگتون

مؤسس هافینگتون پست

10 شب

5 صبح

جک دورسی

مؤسس توئیتر

10:30شب

5:30 صبح

تیم آرمسترانگ

مدیر عامل AOL

  11 شب

5 صبح

ماریسا میر

مدیر عامل یاهو

12شب

4-6 صبح

هلنا موریسی

مدیر عامل گروه نیوتن

11شب

5 صبح

جف بزوس

مدیر عامل آمازون

10 شب

5 صبح

الون ماسک

مدیر عامل تسلا موتور

1 نیمه  شب

7 صبح

جین آن گادیا

مدیر عامل ویرجین مانی

 10:30 شب

6:20 صبح

 

تمرین عملی:

 از همین امروز شروع کنید و با رعایت این 9 مورد زمان خوابیدن خود را متحوّل کنید. فقط کافیست یک هفته استمرار بورزید. به طور حتم بعد از یک هفته نتایج شگرفی در روحیه و نشاط فردی خود احساس خواهید کرد.

    بخشی از کتاب لطفا جلوی موفقیت خود را نگیرید نوشته: مهندس امیر بهادر بهاری

 

1 ماه پیش
ادامه مطلب
راه های افزایش اعتماد به نفس
مقاله
مدت زمان مطالعه 4 دقیقه

راه های افزایش اعتماد به نفس

اعتماد به نفس نوعی اعتماد به توانایی‌ها و افتخار کردن به خود می‌باشد. بیشتر مردم فکر می‌کنند که اعتماد به نفس یعنی ایمان و اعتقاد نسبت به موفّقیت‌هایی که در کارها به دست می‌آورند، ولی در واقع میزان اعتماد شما به خود و توانایی‌های شما میزان اعتماد به نفس شما را مشخص می‌کند. اعتماد به نفس یعنی دیدن خود به عنوان فردی با کفایت و توانمند و منحصر به فرد. یعنی فردی که توانایی لازم برای تسلّط بر امور زندگی خود را داشته باشد. آیا شما نظر مساعدی نسبت به خود دارید؟ خود را چگونه انسانی می‌دانید؟ آیا به خود احترام می‌گذارید؟ اگر پاسخ شما مثبت است شما سطح خوبی از اعتماد به نفس در خود دارید. اطرافیانتان در مورد شما چه توصیفی دارند؟ آیا شما را انسانی سست و بی‌اراده می‌دانند یا قوی و بااراده؟ شما ممکن است در یک زمینه ضعف داشته باشید و در زمینه‌ای دیگر به توانایی‌های خود ایمان داشته باشید. پس قبل از هر کاری باید بدانید در کل در چه سطحی قرار دارید.

موانع رسیدن به اعتماد به نفس

موانع رسیدن به اعتماد به نفس بیشتر درونی‌اند تا بیرونی. موانع بیرونی شامل اطرافیان، محیط خانواده و اجتماع هستند. افرادی که به نوعی آیهی یأس می‌خوانند و انرژی منفی متصاعد می‌کنند یا تاوان شکست‌هایشان را از شما می‌گیرند و هر لحظه در گوش شما زمزمه می‌کنند که تو نمی‌توانی و در حد توان تو نیست و ...

تغییر در این گونه افراد بسیار دشوار است و بهترین راه کم کردن ارتباط با این افراد و برقراری ارتباط با افراد موفّق و مثبت‌اندیش می‌باشد.

ولی موانع درونی که تأثیر بیشتری در اعتماد به نفس افراد دارند مربوط به باورها و طرز تفکر هر شخص می‌شود که کاملاً قابل تغییر و در حیطه اختیار خود شخص هستند.

راه‌های افزایش اعتماد با نفس

1. تصویر ذهنی: سعی کنید تصویر ذهنی خوبی از خودتان بسازید. به نکات مثبت خود فکر کنید. موفّقیت‌ها و دستاوردهایی که تاکنون داشته‌اید را به خود یادآوری کنید. با خودتان مهربان باشید و خود را با صفات مثبت و خوب تفسیر کنید. هر بار که باور منفی در خودتان یافتید فوراً با صدای بلند خصوصیتی مثبت از خود را به زبان بیاورید تا اثر این تصور را در خود کمرنگ کنید.

2. میزان عزت نفس را در خودتان افزایش دهید: چقدر برای خودتان ارزش قائل هستید. وقتی تنها هستید چه غذایی می‌خورید؟ در چه ظرفی غذا می‌خورید؟ چه لباسی می‌پوشید؟ آیا خود را لایق پوشیدن لباس تمیز و آراسته می‌دانید؟ آیا ظروف چینی شیک فقط برای مهمان است؟ غذای خوب چطور؟ خودتان را عزیز بدانید. وقتی خود شما برای خودتان ارزشی قائل نباشید چگونه انتظار دارید که دیگران برای شما ارزش قائل باشند. هرگز قدر و منزلت خودتان را در زمان تنهایی پایین نیاورید. شما لایق بهترین‌ها هستید. پس:

• خودتان را از داشتن هیچ چیز محروم نکنید.

• با هر کسی رفت و آمد نکنید.

• هر غذایی را نخورید.

• هر لباسی را نپوشید.

• هر رفتاری را تحمل نکنید.

• هر کسی را دعوت نکنید.

• هر دعوتی را قبول نکنید.

3. ناکامی‌های زندگی خود را بپذیرید: آگاهی و شناخت واقعیت‌ها و محدودیت‌های موجود در زندگی شما، می‌تواند تصویری واقع‌بینانه از شرایط به شما ارائه کند. شکست‌های خود را مخفی نکنید آنها را هوشمندانه بپذیرید و از تجربیاتی که به دست آورده‌‌اید به عنوان یک گنج و آموخته استفاده کنید.

4. مسئولیت‌پذیری: جاخالی ندهید اگر شرایط برای تجربه‌‌ کردن هست، به دست بیاورید. اگر سختی هست، تحمل کنید و اگر دانشی لازم است بیاموزید. فرد با اعتماد به نفس، مسئولیت‌های فردی و اجتماعی خود را با اطمینان می‌پذیرد و از هر گونه تنبلی و سستی دوری می‌کند.

5. افزایش اطلاعات: تا می‌توانید در زمینه‌های مختلف شغلی، حرفه‌ای و هر کار دیگری که در صدد انجام آن هستید اطلاعات به دست بیاورید. هر روز چیزی به آموخته‌های خود بیافزایید و بدانید که ضعف علمی و اطلاعاتی، یکی از بزرگترین عوامل تضعیف اعتماد به نفس می‌باشد.

6. ارتباط با خدا: ارتباط با خدا و توکل به او مهمترین عامل در افزایش اعتماد به نفس در هر فردی می‌باشد. اتکال به خدا، باعث بی‌نیازی از غیر و استقلال در شخصیت شما می‌شود و باعث افزایش اعتماد به نفس در شما می شود. این ارتباط روحی نوعی حمایت از جانب پروردگار در شما ایجاد می‌کند که به تنهایی می‌تواند اعتماد به نفس را در شما تا حد بسیار زیادی افزایش دهد.

7. مقابله با ترس: درباره‌ی چیزهایی که از آنها می‌ترسید فکر نکنید و بی‌درنگ شروع به عمل کنید و به ترستان با قدرت حمله کنید. خواهید دید که مشکل خیلی کوچک‌تر از تصورتان بوده و ترستان به سرعت از بین خواهد رفت.

8. حذف جملات منفی: جملات و پرسش‌هایی که بیانگر بدشانسی و یا بی‌کفایتی شماست را به کلمات و جملات مثبت بدل کنید. هیچ وقت نگویید من شانس ندارم و یا چرا همیشه برای من این اتّفاق می‌افتدو ... همیشه از الفاظ مثبت در شروع هر کاری استفاده کنید و بدانید تکرار الفاظ مثبت، تصویر ذهنی شما را نسبت به خودتان بسیار مثبت‌تر خواهد کرد.

9. شکرگزار باشید: نعمت‌هایی که خدا به شما ارزانی داشته را ببینید و قدردان باشید. وجود روحیه شکرگزاری در ضمیر ناخودآگاه شما ایجاد حس موفّقیت می‌کند. چرا که حتماً دستاوردی دارید که خدا را برای داشتن آن سپاس می‌گوئید.

10. تجسم هدف: هر نتیجه‌ای را که می‌خواهید به دست بیاورید تجسم کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا همه‌ی تلاش و انرژی خود را روی آن کار متمرکز کنید و تمرکز روی هر کاری نیروی شما را دو چندان می‌کند.

11. دست از سرزنش خود بردارید: غصه‌ی گذشته را خوردن و دائماً  به یاد اشتباهات بودن، میزان اعتماد به نفس شما را کاهش می‌دهد. خودتان را سرزنش نکنید افسوس خوردن باعث می‌شود که شما دیگر خودتان را باور نداشته باشید. 

12. خودتان را با دیگران مقایسه نکنید: شرایط زندگی دیگران، میزان هوش، تحصیلات، سن و سال و ... در انسان‌ها متفاوت است. هیچگاه خودتان را با دیگران مقایسه نکنید و بدانید شاید اگر آنها جای شما بودند به اندازه‌ی شما موفّق نبودند. هر کسی در زمینه‌ای موفّق‌تر است. همیشه خودتان را با گذشته تان مقایسه کنید و یا کسی که می‌ خواهید بشوید.

یادتان نرود که در زندگی باید به "یک چیز" ایمان داشته باشید، به شجاعت‌تان، به سرنوشت‌‌تان، به زندگی‌تان و یا هر چیز دیگری...

"استیو جابز"

تمرین عملی:

لیستی از موفّقیت‌ها و دستاوردهایی که تاکنون به دست آورده اید بنویسید. مهم نیست که چقدر کوچک یا بزرگ باشند. لیستی دیگر از توانایی‌هایی که خداوند در وجود شما قرار داده بنویسید. لیست را محدود نکنید با دقت هر نکته مثبتی که در وجود شماست را یادداشت کنید و چیزی را از قلم نیاندازید. این لیست را در کنار لیست اهداف خود قرار دهید و هر از چندگاهی آن را مطالعه کنید. شاید در انتها باور نکنید که چقدر نکات مثبت در شما وجود دارد که اطلاع از وجود این نکات مثبت در کنار هم می‌تواند به افزایش سطح اعتماد به نفس شما کمک کند.

برگرفته از کتاب "لطفا جلوی موفقیت خود را نگیرید" نوشته: مهندس امیر بهادر بهاری

 

 

1 ماه پیش
ادامه مطلب
مجموعه اپلیکیشن های قاب موفقیت
اپلیکیشن قاب موفقیت

مجموعه اپلیکیشن های قاب موفقیت

قاب موفقیت اولین بسته کاربردی موفقیت در کشور می باشد که با تلاش تیم روانشناسی و برنامه نویسی طی مدت زمان دو سال و بر اساس جدیدترین متد روانشناسی دنیا طراحی و تدوین گردیده و هر ماه امکانات جدیدی به آن افزوده خواهد شد. قاب موفقیت تشکیل شده از 12 اپلیکیشن کاربردی که 4 اپلیکیشن آن کاملا رایگان می باشد. بخش اصلی اپلیکیشن، کتاب صوتی و متنی "لطفا جلوی موفقیت خود را نگیرید" نوشته مهندس امیر بهادر بهاری می باشد که سایر اپلیکیشن ها انجام تمرینات عملی این کتاب می باشند. کتاب با نثر ساده و روان به کلیه مباحث موفقیت پرداخته و در انتهای هر فصل آن تمرینات عملی آورده شده که این تمرینات علاوه بر اینکه باعث ایجاد روحیه عملگرایی در خواننده می شود، مانع فراموشی مطالب نیز میگردد. کتاب مورد تایید و تحسین بزرگترین روانشناسان کشور از جمله دکتر احمد حلت، پوریا مظفریان و.. می باشد که به محض انتشار با استقبال زیادی مواجه شد و به سرعت به چاپ هفتم رسید. هر یک از اپلیکیشن ها در جهت تقویت قدرت تفکر، تغییر باورها و جذب موفقیت به صورت هوشمندانه در ضمیر ناخود آگاه کاربر تاثیر گذاشته و تاثیر شگفت آوری در زندگی وی ایجاد می نماید.

برای دانلود رایگان اپلیکیشن قاب موفقیت روی اینجا بزنید.

 

1 ماه پیش
ادامه مطلب
چگونه تصویر مثبتی از خود در ذهنمان بسازیم؟
مقاله
مدت زمان مطالعه 3 دقیقه

چگونه تصویر مثبتی از خود در ذهنمان بسازیم؟

یکی از الزامات رسیدن به اهداف در زندگی و مقابله با ترس ها و غلبه بر مشکلات زندگی، داشتن تصویر ذهنی درست و واقع بینانه از خود است. تصویر ذهنی صحیح، تصویری مثبت است که اعتماد به نفس شما را بشدت تقویت می کند و نجات بخش شما در مشکلات به ظاهر غیر قابل حل زندگی است. آنچه مانع غلبه اضطراب و استرس در مواقع بروز مشکلات می شود داشتن تصویر مثبت از خود است که سبب می شود به توانایی خود در غلبه بر موانع ایمان داشته باشید.

چگونه یک تصویر مثبت از خود خلق کنیم؟

ایجاد و تقویت تصور ذهنی مثبت از خود می تواند گره گشتی بسیاری از مشکلاتی باشد که به ظاهر غیر قابل حل هستند، کافیست با قدرت باور درونی خود را تقویت کنید و در مقابل مشکلات قد خم نکنید.

حال چگونه می توان باور مثبت درونی خود را تقویت کرد؟ در این مقاله به شما راهکارهایی ارائه می شود که از طریق آن تصویر ذهنی خود و نهایتا عزت نفس خود را تقویت کنید. پس با ما همراه باشید:

  1. با خود صحبت کنید و مربی خود باشید

در درون همه ما دو گفتگوی درونی دائما در جریان است که از صبح تا موقع به خواب رفتن جریان درونی ذهن ما را هدایت می کنند. صدای درونی ای که دائما در حال تخریب و انتقاد از ماست و صدای دیگری که توانایی های مثبت مارا یادآور می شود.

اولین ندای درونی را ندای منتقد درون می نامیم که مدام در حال هشدار دادن، دیدن ایرادها و بزرگنمایی موقعیت های استرس زا و کوچک گردن توانایی های بالقوه شماست تا مانع از بالفعل آن ها شود. 

صدای دیگر مربی درون شماست که دائما در حال تشویق و آرمان گرایی در زمینه توانایی های شماست.

منطقی ترین برخورد در مقابل نداهای درونی این است که در واقع هر دو صدا را ساکت کنیم و تصویری واقع بینانه از مسائل و توانایی های خود داشته و بر اساس آن عمل کنیم. اما این راهکار عملا غیر قابل اجراست چون ندای های درونی ما ساکت نمی شوند و در پس زمینه ذهن ما در جریان هستند، راه حل این است که هر وقت احساس کردید منتقد درون شما در حال یکه تازی است آگاهانه صدای او را ساکت کرده و مربی درون خود را به یاری بخوانید. پس از گذشت مدت زمانی ذهن شما تربیت شده و به سمت ایجاد تصویر سازنده از شما می شود.

  1. پذیرش نقاط ضعف خود

همه انسان ها در خود نقاط ضعفی دارند که تمرکز روی آن ها می تواند تصور مخربی از خود را به آنها القا کند. برای حل این مشکل راه حل درست این است که با خود به گفتگو بنشینیم و بپذیریم که هیچ انسانی نسخه کامل از کمال نیست و همه انسانها دارای ضعف هستند. پس از برداشتن این گام می توانید ضعف های خود را دسته بندی کنید، ضعف های قابل برطرف کردن در مدت زمان مشخص و ضعف هایی که برای بر طرف کردن آنها نیاز به همپوشانی است. برای از بین بردن ضعف های غیر قابل حل در کنار کسانی قرار بگیرید که نقاط ضعف در شما، نقاط قوت در آنهاست. مثلا اگر مدیر موفقی هستید ولی در زمینه فروش از توانایی خاصی برخوردار نیستید می توانید یک بازاریاب حرفه ای استخدام کنید.

  1. موفقیت های گذشته خود را به خاطر بیاوردید

مسلما جریان زندگی شما سراسر شکست نبوده و مانند تمامی افراد دنیا در زندگی خود دستاوردهای مثبتی هم داشته اید. بیایید به جای تکیه بر شکست های خود بر دستاورد های مثبت خود هرچند کوچک باشند تکیه کنید. اگر یکبار موفق شده اید که کاری را به نحو احسن به سرانجام برسانید مسلما دوباره قادر خواهید بود که به موفقیت دست یابید.

  1. دوستانی با نگرش مثبت پیدا کنید

با افرادی معاشرت کنید که مثبت نگر هستند، بعد از گذر مدت کوتاهی خواهید دید که منتقد درون شما آرام می شود و نگرش مثبت شما به زندگی رخدادهای مثبت را برای شما رقم خواهد زد.

  1. عاشق خودتان باشید

بزرگترین بهانه برای یاس و از جا بر نخاستن برای رسیدن به موفقیت این است که ودتان را دوست ندارید. خودتان را دوست ندارید و خود را لایق زندگی بهتر نمی دانید. مدام در حال سرزنش خود هستید و موقعیتی که در آن قرار دارید را لیاقت خود می دانید. همه انسانها در روی زمین مرتکب اشتباه می شوند، اما اینکه خود را بخاطر اشتباهات گذشته خود لایق موفق شدن نبینید اشتباهی است که بخاطر دوست نداشتن خود رخ می دهد. بیایید اشتباهات خود را بپذیرید و خود را دوست داشته باشید، عاشق خود شوید. به نظر خنده دار است اما برای خود بدون دلیل پاداش قائل شوید، با خودتان وقت بگذرانید و خودتان را محکوم به غوطه ور شدن در شرایط نا به سامان ندانید.

نکته های گفته شده در این مقاله نکاتی بسیار کاربردی هستند که بدون صرف زمان و هزینه مهمترین زمینه را برای رسیدن شما به زندگی ایده آل ایجاد می کنند.

برگرفته از کتاب "لطفا جلوی موفقیت خود را نگیرید"

3 ماه پیش
ادامه مطلب
اپلیکیشن رادیو انگیزشی
اپلیکیشن قاب موفقیت

اپلیکیشن رادیو انگیزشی

مجموعه ای کاملا رایگان و با کیفیت از فایل های صوتی موفقیتی و انگیزشی در 5 دسته بندی در رادیو انگیزشی برای کاربران عزیز قاب موفقیت آماده گردیده است. در دسته اول نسخه کاملی از بهترین سمینار ها و سخنرانی هایی از روانشناسان انگیزشی کشور گردآوری شده است. دسته دوم گلچینی از بهترین آهنگ های انگیزشی است و دسته سوم تشکیل شده از موزیک های مدیتیشن و مراقبه هایی از مربی های مدیتیشن. دسته چهارم مخصوص آهنگ های تکنو و ورزشی است و دسته پنجم تشکیل شده از بهترین پادکست های انگیزشی که همه فایل ها قابلیت دانلود با اینترنت نیم بها، پخش با پلیر داخلی و ذخیره در گوشی را دارند. همچنین امکان ساخت لیست مورد علاقه برای هر دسته بندی به صورت مجزا وجود دارد. اپلیکیشن رادیو انگیزشی هدیه ما به کاربران قاب موفقیت می باشد و برای استفاده از آن نیازی به فعالسازی اپلیکیشن نمی باشد.

برای دانلود رایگان اپلیکیشن قاب موفقیت روی اینجا بزنید.

4 ماه پیش
ادامه مطلب
اپلیکیشن تلویزیون انگیزشی
اپلیکیشن قاب موفقیت

اپلیکیشن تلویزیون انگیزشی

مجموعه ای کاملا رایگان و با کیفیت از فایل های تصویری موفقیتی و انگیزشی در چهار دسته بندی در تلویزیون انگیزشی گردآوری شده است. در دسته اول بهترین فیلم های انگیزشی تاریخ سینما با دوبله فارسی جمع آوری گردیده است. دسته دوم مخصوص موزیک ویدئو های انگیزشی می باشد. در دسته سوم نسخه کاملی از بهترین سمینارها و سخنرانی های موفقیتی روانشناسان زبده و مربی های انگیزشی برای شما گلچین گردیده است و دسته آخر مخصوص پادکست های تصویری میباشد که همه این فایل ها با اینترنت نیم بها قابل مشاهده و دانلود در گوشی هستند. همچنین امکان ساخت لیست مورد علاقه برای هر دسته بندی به صورت مجزا وجود دارد. اپلیکیشن تلویزیون انگیزشی هدیه ما به کاربران قاب موفقیت می باشد و برای استفاده از آن نیازی به فعالسازی اپلیکیشن نمی باشد.

برای دانلود رایگان اپلیکیشن قاب موفقیت روی اینجا بزنید.

 

 

4 ماه پیش
ادامه مطلب
خلاصه کتاب مسیر کمال
خلاصه کتاب
مدت زمان مطالعه 11 دقیقه

خلاصه کتاب مسیر کمال

 نویسنده: مارتا بک
اگه میخواین بدونین مهمترین معلمِ زندگی‌تون کیه، فرقِ بینِ درد و رنج چیه، و بهترین استراتژیِ خودیاری کدومه، حتماً تا آخرِ این پادکست با ما همراه باشید. کمال یعنی اینکه با عمیقترین و حقیقی‌ترین بخشِ وجودِ خودتون یکی بشین. و این نوشداروی رنجه. درباره‌ی احساسی که دارین فکر کنین! آیا حسِ اضطراب و معذب بودن و ناامیدی همیشه همراهتونه؟ رو چیزایی پیله کردین که هیچ وقت جواب نمیدن؟ شک دارین رؤیاهای آینده‌تون محقق بشن؟ آیا احساسِ ناراحتی و کج‌خلقی و کرختی می‌کنین؟ احساس میکنین هیچ انرژی‌یی ندارین؟ نمیتونین رو چیزی تمرکز کنین؟
احتمالاً دلیلش اینه که احساس میکنین میتونین چیزای بیشتری داشته باشین؛ عشقِ بیشتر، معنای بیشتر در زندگی، و رضایتِ بیشتر.
اینجاست که مفهومِ کمال واردِ عمل میشه.


این روزا کلمه‌ی کمال یه بارِ معناییِ عرفانی داره. ولی واقعیت اینه که معناش چیزی جز سالم بودن و بی‌نقص بودن نیست. کمال یعنی تمامیت و یکپارچگی. وقتی یه هواپیما کامل باشه، تمامِ قسمتهاش در هماهنگیِ کامل با هم کار میکنن تا یه حرکتِ نرم توی آسمون داشته باشه. ولی اگه نقص داشته باشه، چه بسا متوقف بشه یا سقوط کنه. این ربطی به عرفان نداره. یه واقعیتِ فیزیکیه.
توی زندگیِ روزمره هم همینه. ما برای اینکه خودمونو با معیارهای جامعه وفق بدیم اغلب احساساتِ واقعیِ خودمونو نادیده میگیریم یا انکار میکنیم و در نتیجه، حسِ نارضایتی و بی‌خاصیتی میکنیم و بیمار میشیم. وقتی تو زندگی به گونه ای رفتار میکنیم که با واقعیتِ وجودی‌مون همسو نیست، رنج میبریم، چون از تعادل و هماهنگی با خودمون خارج میشیم. به عبارتِ دیگه، از حالتِ کمال خارج میشیم.


برعکس، زمانی که بدن و ذهن و دل و روحتون کاملاً با هم همسو باشن، کارای روزمره‌تون براتون جذاب میشن. از بودن در کنارِ دوستاتون نهایتِ لذتو میبرین و خوابتون فوق العاده دلچسب میشه. بیدار شدن هم براتون شگفت‌انگیز به نظر میرسه چون برای تجربه‌ی یه روزِ جدید لحظه‌شماری میکنین. زندگی مثلِ‌ همون هواپیمای بی‌نقصی که گفتیم، خیلی نرم و روان به جریان میفته.
ممکنه با شنیدنِ این حرفا نیشخند بزنین و بگین: این چرت و پرتا چیه؟ شایدم متعجب بشین و بگین: آیا واقعاً یه همچین زندگیِ رضایت‌بخشی میتونه وجود داشته باشه؟ شایدم دوست داشته باشین اون شادی و هدفمندیِ وصف‌ناپذیری که گفتیمو تجربه کنین.
این خلاصه‌کتاب با الهام از کمدیِ الهیِ دانته، از مراحلِ مختلفِ سفرِ خیالیِ دانته عبور میکنه تا راهِ رهایی از رنجها رو به شما نشون بده. نظرِ نویسنده‌ی کتاب، خانمِ مارتا بِک اینه که کمدیِ الهی مجموعه‌ای از دستورالعملهای قدرتمنده برای شفای جراحتهای روانی و پیدا کردنِ گوهرِ گمشده‌ی کمال. از اولین مرحله‌ی این سفر شروع میکنیم، یعنی جنگلِ تاریکِ لغزش.


برای نجات از جنگلِ تاریکِ لغزش، باید بپذیرید که گم شدید و از استادِ درونتون پیروی کنید.
دانته توی کتابش مینویسه: «در میانه‌‌ی سفرِ زندگی، خود را در جنگلی تاریک یافتم، چرا که راهِ راست گم شده بود.» شما هم ممکنه مثلِ دانته یهو احساس کنین تو زندگی تنها و سرگردونین. و چه بسا حتی ندونین دقیقاً مشکل کجاست و اصلاً چجوری سر از اینجا در آوردین.
چیزی که از نظرِ جامعه صحیحه معمولاً با حقیقتِ ذاتِ ما همسو نیست. و جنگلِ تاریکِ لغزش استعاره از مِهِ درونِ ما انسانهاست که از همین تعارضها سرچشمه گرفته. اولین مرحله توی ارتباط برقرار کردن با خودتون و درپیش گرفتنِ مسیرِ کمال پذیرشِ این حقیقته که شما گم شدین. وقتی اینو پذیرفتین، احتمالاً با چند جانورِ سرسخت مواجه خواهید شد که همون حالتهای روانیِ ناگوارن، از جمله یه پلنگِ حریص به اسمِ نیازمندی، یه شیرِ ترسناک به اسمِ وحشت، و یه گرگِ غمگین به اسمِ افسردگی.
ممکنه چندتا تلاشِ بی‌ثمر هم ازتون سر بزنه، درست مثلِ دانته که داشت از کوهِ لذت‌جویی بالا میرفت ولی یهو اون جونورا دنبالش کردن. این کوه میتونه نمادِ مسیرِ وسوسه‌انگیز ولی مخربی باشه که جامعه با مقایسه کردنهاش پیشِ پای شما گذاشته.
خوشبختانه، یه راهنماییِ کوچیک میتونه بهتون کمک کنه مسیرِ حقیقیِ خودتونو ترسیم کنین.
وقتی که دانته از کوهِ لذت‌جویی پایین میاد، روحِ ویرژیل (Virgil) شاعرِ معروفو ملاقات میکنه که از لای درختا بیرون میاد. این همون راهنمای روحیِ دانته هست که اومده تا اونو از سرگردونی نجات بده.
راهنمای روحیِ شما ممکنه از لای یه کتاب یا پادکست بیرون بیاد، شایدم توی جلساتِ روان‌درمانی یا یوگا خودشو نشون بده.


منتظرِ یه نگرشِ جدید و یه تلنگرِ بیدارگر باشید. توی مناسکِ شرقی، اساتیدِ معنوی معمولاً برای اینکه به شاگرداشون شوک وارد کنن تا از خوابِ غفلت بیدار بشن، از آبِ سرد و چوبِ بامبو استفاده میکنن. هدفِ راهنما این نیست که بذاره با توهماتتون خوش باشید. هدف، رهاییِ شماست.
البته وجودِ استادِ خارجی فقط اولِ راهه. اگه میخواین واقعاً چیزی بیاموزین، به درونتون مراجعه کنین. استادِ درون‌تون همون کمال و تمامیتِ‌ شماست. اون میتونه شما رو هم به لحاظِ فیزیکی و هم از نظرِ ذهنی راهنمایی کنه. شما وقتی حقیقت رو بشنوین یا به زبون بیارین، بدنتون خودبخود به آرامش میرسه و ذهنتون هم احساسِ رهایی میکنه. گوش سپردن به این بخش از خودتون مهمترین مهارتیه که شما برای کسبِ شادی و رضایتِ حقیقی بهش نیاز دارین.
برای رسیدن به این مرحله، ویرژیل اول دانته رو به یه دروازه برد که روش نوشته بود: «ای کسانی که به اینجا درآمده اید؛ از تمامِ امیدهای خود دست‌ بشویید.» منظور اینه که باید از ترسی که شما رو از مواجهه با حقیقت دور نگه داشته دست بشورین.
یکی از راههاش اینه که به لحظه‌ی حال توجه کنین و اطمینان کنین که همه چیز همونطور که هست خوبه. اگه در مواجهه با ترسها یا ناملایماتِ زندگی این کارو مدام تکرار کنین کشف میکنین بخشی از وجودتون هست که همیشه میتونه با شرایط کنار بیاد.
توی دوزخ، بخشهایی از وجودتون رو که دارن رنج میکشن مشخص کنین و رهاشون کنین.


دانته بعد از اینکه از دروازه عبور میکنه، واردِ یه دره‌ی هولناک میشه که گناهکارا به شیوه‌های مختلفی دارن توش عذاب میشن و اسمش دوزخه. همه‌ی ما یه دوزخ در درونِ خودمون داریم به اسمِ رنجهای روانی، که منشأش جداییِ ما از خودمونه.
باید بدونین که رنجْ اختیاریه. درد از حوادث و رویدادها ناشی میشه، ولی رنج از نوعِ نگرشِ شما به این حوادث نشأت میگیره. روانشناسیِ زرد معمولاً ادعا میکنه که افکارِ مثبت حالتونو خوب میکنه و افکارِ منفی حالتونو بد؛ در صورتی که گفتنِ یه جمله‌ی مثبتِ زورکی، مثلاً «من شغلمو دوست دارم»، مثلِ یه خنجر تو قلبِ ما فرو میره. از اونطرف، یه جمله‌ی منفی که با باورِ قلبیِ ما همخونی داشته باشه، مثلاً «شغلِ من افتضاحه»، یه حسِ شیرینِ رهایی به ارمغان میاره.
توی تمامِ دوزخ ویرژیل به دانته تأکید میکنه سه تا کارو انجام بده: شیاطین رو مشاهده کنه، ازشون سؤال بپرسه، و حرکتشو ادامه بده. این به این معناست که باید باورهایی رو که باعثِ رنجِ‌ شما میشن شناسایی کنین و از خودتون بپرسین: آیا میتونم صددرصد مطمئن باشم که این باور درسته؟ هرجا استادِ درونِ شما متوجه شد که شما در اشتباهین، باورهای سفت‌وسختتونو رها کنین و در عوض آزاداندیش باشین.


رها کردنِ باورها کارِ ترسناکیه، و دیگران ممکنه این آزادیِ تازه‌به‌دست‌اومده‌ی شما رو نپسندن. ولی نگران نباشین. این معناش اینه که شما در مسیرِ درست هستید. ماها معمولاً وقتی که با قضاوت مواجه میشیم، وسوسه میشیم موضعِ حمله به خودمون بگیریم. ولی مواظب باشین به مغزِ خزنده‌تون خوراک ندین. به جاش روی ایجادِ راهکارهای مثبت تمرکز کنین. مثلاً‌ کتاب بخونین تا چیزای بیشتری یاد بگیرین، یا یه درخت بکارین. یه راهِ دیگه‌ش اینه که روی ارزشهای حقیقی‌تون متمرکز بشین، چون تحقیقات نشون داده این کار میتونه استرسو کم کنه و هضمِ اطلاعاتِ ناگوار  رو برای شما راحت‌تر کنه.
دانته توی پایین‌ترین طبقاتِ جهنم، با گناهکارترین آدما ملاقات میکنه؛ یعنی دروغگوها. دروغ، شبیهِ یه پشه‌ی ریز و خطرناکه. و چون خیلی رایج و تقریباً غیرقابلِ رؤیته، موذیانه عمل میکنه. تمامِ دروغها، چه مصلحتی چه منفعتی، ویرانی به بار میارن. از نظرِ دانته، فریبکاری مثلِ منجمد شدن داخلِ یخه. زمانی که شما به خودتون دروغ میگین، به هیچ چیزی اعتماد نمیکنین، چون به خودتون اعتماد نکردین. اون‌وقته که زندگی سرد و بی‌روح و غریبانه میشه.
تهِ جهنم، یه هیولای غول‌پیکر به اسمِ لوسیفر  یا همون شیطان، وسطِ یه دریاچه‌ی یخی داره دست‌وپا میزنه. ویرژیل که وحشت رو توی چهره‌ی دانته میبینه، بهش میگه بیا نزدیکتر. اونا به لوسیفر نزدیک میشن. و بعد، از سطحِ یخیِ دریاچه عبور میکنن و پایین میرن. همینطور میرن و میرن تا اینکه دانته به خودش میاد و متوجه میشه که دارن رو به بالا حرکت میکنن.


عبور از مرکزِ زمین به معنای ارتباط برقرار کردن با دروغِ اصلیه، یعنی این احساس که «من تنها هستم». ولی همینطور که بیشتر به عمقِ رنجهاتون میرین، به یه جایی میرسین که دیگه پایین رفتن متوقف میشه و بالا رفتن شروع میشه. این پایانِ خودفریبیه. توی این نقطه، تصورِ اینکه همه چیز علیهِ منه متوقف میشه و شما میپذیرین که یه وجودِ بی‌نهایت ارزشمند، دوست‌داشتنی و عزیز هستید.
برای عبور از برزخ، رفتارِ بیرونی‌تونو با حقیقتِ درونی‌تون که تازه بهش رسیدین همراستا کنین.
دانته و ویرژیل دمدمای صبح از دوزخ بیرون میان و دوباره چشمشون به ستاره‌ها روشن میشه. اونا پای یه کوهِ خیلی بزرگ می‌ایستن که دقیقاً نقطه‌ی مقابلِ دوزخه. اسمش برزخه، یعنی عالمِ پالایش و تطهیر، جایی که ارواحِ پشیمان با انجامِ وظایفِ مختلف در بالای کوه، خودشونو از گناهان پاک میکنن تا به بهشت برن.
شاید تفکراتِ جدیدی که به دست آوردین باعثِ تخفیفِ عذابِ درونی‌تون باشه. پس این گوی و این میدون. آخرین نقطه‌ی دوزخ خودفریبی بود. پس اولین گامهای عبور از برزخ هم از همینجا شروع میشه. مهمترین و اولین قدم اینه که دروغ نگین. این توصیه به نظر ساده میاد، ولی بهترین استراتژیِ خودیاری در مسیرِ رسیدن به رضایت و شادیه.
دانته به یه دروازه‌ی دیگه میرسه، این بار یه فرشته به استقبالش میاد و بهش میگه فقط درصورتی میتونی از اینجا عبور کنی که هرگز به عقب نگاه نکنی. به عبارتِ دیگه، باید متعهد بشی همونجور که واقعاً هستی زندگی کنی. سعی کنین از همین الآن، علاوه بر افکار، گفتار و رفتارتون رو هم تغییر بدین تا در مسیرِ کمال قرار بگیرین. مثلاً میتونین تصمیم بگیرین که دیگه به جوکهای بی‌ادبانه‌ی همکارتون نخندین.
زمانی که ایجادِ تغییراتِ اساسی توی هویت‌تون رو شروع کردین، ممکنه احساس کنین دلتون برای زندگیِ گذشته‌تون تنگ شده. به خودتون برای افسوسِ گذشته‌ها رو خوردن زمان و فرصت بدین، و بعد، مجدداً به جلو حرکت کنین.
توی مرحله‌ی بعد، باید یاد بگیرین که با آدمای بدرفتار چجوری برخورد کنین. اینکه در برابرِ بی‌عدالتی و نفرت با عدالت و مهربانی واکنش نشون بدیم خیلی سخته. پس حتماً و حتماً به این حقیقت توجه داشته باشین که شما همیشه میتونین واکنش‌هاتونو انتخاب کنین.
رهاییِ نهاییِ شما در گروِ جهان‌بینی‌های جدیده. مثلاً ممکنه تا قبل از این، زندگی رو یه نمایش میدیدین که آدما فقط سه تا نقش ممکنه داشته باشن: نقشِ ظالم، نقشِ مظلوم و نقشِ منجی. ولی بر اساسِ جهان‌بینیِ جدیدی که اتخاذ کردین، آدمای ظالم ظالم نیستن، چالشن. آدمای منجی منجی نیستن، مربی‌ان، و آدمای مظلوم هم مظلوم نیستن، آفرینشگرن.


توی این مرحله، تمامِ باورهاتون بر اساسِ یقینن، تمامِ احساساتتون واقعی‌ان، تمامِ حرفاتون از روی صداقته، و کارایی رو انجام میدین که واقعاً خودتون میخواین. تحقیقات نشون داده که هرقدر شما یه عملو بیشتر تکرار کنین، نقشِش روی مدارِ عصبی‌تون پررنگ‌تر میشه. برای اینکه الگوهای رفتاریِ موردِ قبولِ جامعه رو که با حقیقتِ شما همسویی نداره تغییر بدین، خودتون مغزتونو جراحی کنین، به این معنی که آگاهانه و از روی اختیار، فعالیتهای جدیدو انجام بدین و تکرارشون کنین. این کار باعث میشه اون فعالیت در شما نهادینه و ماندگار بشه.
به جای گرفتنِ ژست‌های بلندپروازانه، سعی کنین هربار با یک درجه چرخش، به سمتِ زندگیِ ایده‌آلتون حرکت کنین. وقتی به صورتِ پیوسته برای چیزایی که دوست دارین، یه ذره بیشتر وقت بذارین و برای چیزایی که دوست ندارین یه ذره کمتر زمان صرف کنین، یواش یواش با کمالِ وجودی‌تون همسو میشین.
وقتی زندگیِ درون و بیرونتون به کمال نزدیک شد، دروازه‌های بهشت براتون باز میشه.
زمانی که دانته به قله‌ی کوهِ برزخ میرسه، سه تا اتفاق میفته. اول اینکه خودشو توی یه جنگلِ زیبا به اسمِ باغِ عدن میبینه. دوم اینکه با بئاتریس، معشوقِ قدیمیش ملاقات میکنه که از دانته میخواد دست از رؤیاپردازی برداره. سومین اتفاق اینه که دانته توی دوتا رود غوطه‌ور میشه. اولیش باعث میشه تمامِ اعمالِ اشتباهش رو فراموش کنه. دومیش هم باعث میشه تمامِ کارای درستی که کرده به یادش بیاد.


اون بعد از عبور از این دوتا رود، قبراق و با نشاط و در حالی که به کمال رسیده از آب بیرون میاد. حالا مثلِ یه هواپیمای بی‌عیب‌ونقص میتونه پرواز کنه، پروازِ واقعی.
اون بی هیچ زحمتی، به سمتِ بهشت پرمیکشه و در میانِ ستارگان شروع میکنه به زندگی کردن.
هرچند شما احتمالاً به رودهای جادویی دسترسی نداشته باشین، ولی بازم میتونین معصومیتِ خودتونو به دست بیارین و به بهشتِ درونِ خودتون پا بذارین. اول از همه، خودتونو به خاطرِ تمامِ خیانت‌هایی که به کمالِ وجودی‌تون کردین ببخشین. بعد، مسئولیتِ هرکاری رو که تا حالا به نفعِ حقیقتِ وجودی‌تون انجام دادین بپذیرین و براش ارزش قائل باشین.
تفکر و تأملِ مدام هم مثلِ چیزی که درباره‌ی تکرارِ عمل گفتیم، میتونه حسِ موقتیِ اتصال و عشق رو تبدیل به یه احساسِ موندگار کنه. از طریقِ تمرکز روی کمال، وحدت و مهربانی، میتونین شادی و رضایت‌مندی رو در خودتون تثبیت کنین.
وقتی به حقیقتِ خودتون نزدیکتر بشین، رفته‌رفته حالتهایی از اشراق و مکاشفه‌ی ناگهانی براتون رخ میده. در این لحظات، احساس میکنین کلِ دنیا تغییر کرده. توی زندگیِ بعضی انسانهای معدود، مثلِ بودا یا مسیح، اشراق یه اتفاقِ عظیم و تأثیرگذاره. ولی به احتمالِ زیاد برای شما، همون پیشرفتهای کوچیکی که هر بار توی آگاهی‌تون رخ میده به تدریج جهان‌بینیِ جدید‌تون رو خواهد ساخت.


دانته در خلالِ این سیرِ صعودی، دو تا مکاشفه‌ی ناگهانی براش رقم میخوره: یکی اینکه کلِ دنیا یه حقیقتِ واحده، و دیگه اینکه همه چیز زاده‌ی عشقه.
برای اینکه بتونین بفهمین همه‌‌ی ما با هم یکی هستیم، میتونین وجودِ خودتونو مثلِ یک ذره از کلِ کیهان در نظر بگیرین که دقیقاً همون شکل و مختصاتِ کیهان رو داره. نحوه‌ی زندگیِ شما و گفتار و رفتارتون، روی کلِ انسانها و محیطِ اطرافِ شما تأثیر میذاره.  و وقتی شما تغییر کنین، اونها هم تغییر میکنن.
شاید بعد از شنیدنِ این پادکست، به چیزی که برای شاد بودن واقعاً بهش نیاز دارین پی برده باشین. شاید به این نتیجه رسیده باشین که بهتره توی محیطِ کار با قاطعیتِ بیشتری برخورد کنین، و در نتیجه، همکارای شما هم جنبه و پذیرشِ بیشتری پیدا کنن.
هربار که شما یکی از اشتباهاتتون رو رها میکنین و بر اساسِ کمالِ وجودی‌تون زندگی میکنین، یکی از جنبه‌های وجودی‌تونو غبارروبی میکنین. هم با درخشندگیِ بیشتری می‌تابید و هم زیباییِ بیشتری از جهان به خودتون جذب میکنید.
یه زمانی میرسه که مثلِ دانته متوجه میشین که همه چیز زاده‌ی عشقه. و زمانی که به بالاترین سطحِ کمال برسین، حسِ وحدت و عشقی که در وجودتون هست، شما رو به سمتِ کمک به دیگران سوق میده. آخرین جمله‌ای که میخوایم بگیم شاید کلیشه‌ای به نظر بیاد اما واقعیت داره: «اون تغییری که آرزو دارید در جهان اتفاق بیفته، از خودِ شما شروع میشه.»

نویسنده: مارتا بک

 

 

5 ماه پیش
ادامه مطلب
برنامه ریزی و مدیریت زمان
مقاله
مدت زمان مطالعه 6 دقیقه

برنامه ریزی و مدیریت زمان

به طور حتم شما هم مثل بسیاری از افراد برای انجام کارهای خود وقت کم می‌آورید و آرزو می‌کردید که ای کاش زمان بیشتری در اختیار داشتید. به شما پیشنهاد می‌کنم مدیریت زمان را بیاموزید. مدیریت زمان مهارتی است که به شما کمک می‌کند از زمان خود بهترین استفاده را ببرید. مجموعه‌ای از راهکارها برای اختصاص زمان به مهمترین کارها و جلوگیری از هدر رفتن زمان را مدیریت زمان گویند. برای موفّقیت در زمینه‌ی کار و زندگی استفاده‌ی مؤثّر و مفید از زمان امری واجب و اجتناب‌ناپذیر است. وقت طلاست و زندگی بزرگترین سرمایه‌ی ماست. طبق تحقیقات، هر انسان معمولی فقط بین 30 تا 40 درصد از وقت و فرصت خود را استفاده می‌کند و 60 تا 70 درصد از زندگی خود را تلف می‌کند.‌ قسمت عمده‌ای از بزرگترین سرمایه‌ی انسان‌ها به هدر می‌رود به این دلیل که مردم در زندگیشان اهداف مشخص و برنامه‌ریزی و اولویت‌بندی ندارند. پس توجه داشته باشید تنها زمانی می‌توانید در مدیریت زمان موفّق باشید که اهداف خود را مشخص کرده باشید. آنچه باعث شد آنتونی رابینز در طی کمتر از 5 سال به همه‌ی آرزوهای خود دست یابد هدف‌گذاری و رویاپردازی بود. او در سن 22 سالگی در یک آپارتمان 45 متری و در فقر کامل زندگی می‌کرد، به گفته‌ی خودش ظرف‌هایش را در وان حمام می‌شست و وزنش بالای 120 کیلو بود و زندگی مجردی و فقیرانه‌ای داشت. ولی او با یک هدف‌گذاری جاه‌طلبانه و قابل حصول، صاحب ویلایی زیبا در ساحل دریا و نزدیک جنگل، همسری زیبا و شایسته، سلامتی و وزن ایده‌آل، اتومبیل گران قیمت، قدرت و محبوبیت شد. پس قبل از مطالعه این فصل و انجام تمرینات حتماً اهداف خود را به طور کامل و مشخص تعیین کرده و نوشته، سپس این فصل را مطالعه کنید و تمرینات مربوط به مدیریت زمان را انجام دهید. تجربه نشان داده که هرچه تلاش بیشتری برای برنامه‌ریزی بکنیم در هنگام عمل، زمان کمتری مورد نیاز است و در نهایت زمان ذخیره می شود.

 "هر دقیقه زمانی که ما صرف برنامه‌ریزی می‌کنیم در هنگام عمل 10 دقیقه زمان صرفه‌جویی خواهد شد."

 (برایان تریسی)                                                                                                                 

برنامه‌ریزی روزانه 10 تا 12 دقیقه بیشتر وقت شما را نخواهد گرفت. مهمترین اصل در برنامه‌ریزی نوشتن برنامه است و بهترین زمان برای نوشتن برنامه‌ی هر روز، شبِ قبل آن روز می‌باشد. قبل از اینکه به خواب بروید مطمئن شوید که برای روز بعد آماده‌اید و وقتی که بیدار می‌شوید دقت کنید چه کارهایی را می‌خواهید انجام بدهید.

 "برنامه‌ریزی آوردن زمان آینده به حال است تا بتوانید همین الان کاری برای آن انجام دهید."

 (آلن لاکین)                                                                                              

چرا باید برنامه را بنویسیم؟

• با نوشتن برنامه، اشراف کامل به کارهای در دست اقدام دارید و دقیقاً می‌دانید که با چه حجمی از کار روبرو هستید.

• با نوشتن برنامه، دیگر محال است که چیزی را فراموش کنید.

• هنگام نوشتن با اولویت‌بندی که انجام می‌دهید مشخص می‌کنید که کدام کارها باید اول انجام شود.

• وقتی از شب قبل برنامه را نوشتید، ضمیر ناخودآگاه شما هنگامی که در خواب هستید کارهای روزانه شما را در ذهن شما شبیه‌سازی می‌کند و باعث می‌شود که تحریکات درونی و روانی برای انجام کارها در شما ایجاد شود.

• نوشتن برنامه باعث کم شدن بار روی حافظه شماست.

• با نوشتن، اصرار و پافشاری بیشتری برای انجام کارها و خالی کردن لیست نوشته شده خواهید داشت.

• توانایی‌های شما را در امکان یا عدم امکان انجام کارهای مختلف نشان خواهد داد.

"وارد عمل شدن بدون برنامه‌ریزی علت همه‌ی شکست‌هاست."

 (آلکس مک کنزی)

اولویت‌بندی کارها

ما در طول روز کارهای زیادی را انجام می‌دهیم که هر کدام برای ما اهمیّت گوناگونی دارند، بعضی از این کارها ما را به اهدافمان نزدیک‌تر می‌کنند و بعضی دیگر از درجه اهمیّت کمتری برخوردارند و بعضی دیگر شاید فقط اتلاف وقت باشند. وقتی‌اهدافتان را دقیق مشخص کرده باشید می‌توانید کارهای روزمره خودتان را از لحاظ اهمیّت و اولویت، درجه‌بندی کنید و بیشتر وقت خود را صرف کارهایی بکنید که شما را به اهدافتان نزدیک‌تر می‌کنند. برای همین می‌توانید فعالیّت‌های خود را به چهار دسته تقسیم کنید: A B C D

A کارهای مهم و اضطراری

 این دسته از کارها هم بسیار مهم هستند و هم باید در اسرع وقت انجام شوند. برای مثال واریز مبلغ چک در آخرین روز و یا تغییر ناگهانی تاریخ امتحان و ... که همگی نیازمند یک اقدام سریع و دارای اهمیّت خاصی می‌باشند.

B کارهای مهم و غیراضطراری

کارهایی جزء این گروه هستند که با وجودی که محدودیت زمانی ندارند ولی شما را برای رسیدن به اهدافتان یاری می‌کنند و از اهمیّت بالایی برخوردارند. مجبور نیستیم این کارها را همین الان انجام دهیم ولی باید در لیست نوشته و انجام شوند. این کارها باید فقط توسط خود شما انجام شوند مثل شرکت در کلاس درس، مطالعه، یادگیر

 C کارهای غیر مهم و اضطرار

این گونه کارها نه تنها مهم نیستند و شما را در راه رسیدن به اهدافتان یاری نمی‌کنند بلکه مانع کارهایی می‌شوند که شما را به اهدافتان نزدیک می‌کنند و در شما ایجاد اضطراب می‌کنند. مثلاً دوست یا همسر شما به شما زنگ می‌زند که همین الان با هم به سینما یا خرید برویم و ...

D غیر مهم و غیراضطراری

کارهایی در این گروه قرار می‌گیرند که نه مهم هستند و نه محدودیت زمانی دارند که انجام دادن یا ندادن آنها چه حالا چه بعداً هیچ سودی به حال شما ندارند و بیشتر جنبه‌ی تفریح و وقت‌گذرانی دارند. مثل دیدن سریال و ...

وقتی لیست خود را کامل کردید؛ کنار هر کار با گذاشتن یک علامت آن را در دسته‌بندی مورد نظر قرار دهید و پس از انجام کار روی آن خط بکشید. می‌توانید برای نوشتن لیست و برنامه از گوشی موبایل و یا تبلت و نرم‌افزارهای مخصوص به این کار که بسیار عالی طراحی شده‌اند استفاده کنید.

 "نخستین قانون موفّقیت تمرکز است. یعنی همه‌ی نیروهای خود را روی یک نقطه متمرکز کنید و مستقیماً به سراغ همان نقطه بروید و به چپ و راست منحرف نشوید."

 (ویلیام ماتئوس)

کارها را واگذار کنید

با واگذار کردن کارهای کم‌اهمیّت به دیگران وقت خود را برای انجام کارهای مهم باز کنید.

"اگر کسی می‌تواند کار شما را تا 70 درصد کیفیت کار شما انجام دهدکار را به او واگذار کنید."

 (برایان تریسی)

عوامل اتلاف زمان

مهمترین رکن در مبحث مدیریت زمان شناسایی عوامل اتلاف زمان است چرا که زمان بسیار زیادی در زندگی روزمره تلف می‌شود و در واقع صرف هیچ کاری نمی‌شود و یا تمرکز شما را برای انجام بقیه کارها کم می‌کنند. با شناخت و حذف این عوامل می‌توان زمان بسیار زیادی در طول روز برای انجام کارهای مهم به دست آورد. برخی از سارقین زمان عبارتند از:

• تلفن و موبایل

• مهمان‌های ناخوانده

• تلویزیون و رادیو و ...

• صحبت‌ها و مکالمات کم اهمیّت

• مطالعه مطالب کم اهمیّت و غیرضروری

• اینترنت گردی بی‌هدف از قبیل تلگرام، فیسبوک و اینستاگرام و ...

• نداشتن توانایی نه گفتن در برابر خواسته‌های نابجا

• عادت به این دست و آن دست کردن

• عدم داشتن توانایی تمرکز روی کارها

• نداشتن نظم عمومی در زندگی از قبیل گم کردن وسایل و ...

• عدم داشتن مهارت در کارها که به دوباره‌کاری ختم می‌شود.

• عدم واگذاری کارها به دیگران

با شناسایی و حذف این عوامل به خودی خود، وقت بسیار زیادی برای انجام کارهای مهم و مفید ایجاد خواهید کرد.

یک نکته: حتماً در برنامه‌ریزی‌های روزانه و هفتگی خود زمانی را برای تفریح و استراحت و ورزش قرار دهید. به خاطر داشته باشید تفریحات ایجاد روحیه‌ی شاد در شما می‌کنند و باعث می‌شوند با انرژی بیشتری به کارها بپردازید و در واقع باطری‌های خودتان را شارژ کنید. می‌توانید این زمان را به هر کاری که به آن علاقه دارید اختصاص دهید. فقط ببینید چه کاری در شما حس خوبی ایجاد می‌کند و شور و شعف را در شما بر می انگیزاند. تماشای تلویزیون، کوهنوردی، مسافرت، گردش با خانواده و ...

تمرین عملی:

همین الان یک لیست تهیه کنید و در آن کارهایی را که فردا باید انجام دهید را یادداشت نمایید. لیست، جایی دم دستتان باشد تا هر لحظه که کاری به ذهنتان رسید آن را بلافاصله یادداشت کنید، برای انجام این کار می‌توانید از گوشی موبایل و نرم‌افزارهای مخصوص به این کار استفاده نمایید تا همیشه و هر لحظه به آن دسترسی داشته باشید. سپس برای هر کاری اولویت موردنظر را مشخص کنید. فردا صبح زمانی که شروع به انجام کارها می کنید از گزینه A شروع کرده و سپس B و به همین ترتیب. هر کاری که انجام شد روی آن خط بکشید و در نهایت هر شب عمل خود را مورد ارزیابی قرار دهید تا نقاط ضعف و قوت خود را بشناسید.                                        

برگرفته از کتاب "لطفا جلوی موفقیت خود را نگیرید" نوشته: مهندس امیر بهادر بهاری

 

 
 

 

5 ماه پیش
ادامه مطلب
کلیدهای نفوذ کلام
مقاله
مدت زمان مطالعه 3 دقیقه

کلیدهای نفوذ کلام

یکی از مهمترین نیازهای انسان امروزی، که به نوعی مهمترین ابزار قدرت در مسیر پیشرفت تلقی می شود، توانایی برقراری ارتباط با دیگران، متقاعدسازی و نفوذ کلام است. این قدرت سالیان دراز است که همه عرصه های زندگی بشر را در گرو خود دارد. از مسائل سیاسی و تبلیغاتی گرفته تا مسائل روزمره اجتماعی.

حتما برای شماهم پیش آمده که در جمعی قرار بگیرید که حرف شخص خاصی سندیت داشته باشد، آن شخص به ظاهر فردی معمولی و شاید دارای توانایی هایی مشابه خود شما و سایرین باشد اما نکته اساسی که سبب پذیرش حرف آن فرد در میان سایرین می شود بی گمان توانایی متقاعدسازی و قدرت نفوذ کلام آن فرد است.

فن مجاب کردن مهمترین تکنیک برای تعامل با دیگران، ارتباط با خانواده، تجارت و فروش و در کل همه مواردیست که در رابطه با دنیای اطراف مورد نیاز ماست. پس مسلما ارزش این را دارد که برای یادگیری آن وقت قائل شویم. در این مقاله به شما تکنیک هایی را آموزش می دهیم تا بتوانید مهارت نفوذ کلام را در خود بهبود ببخشید و شاهد تغییرات مثبت دنیای اطرافتان باشید.

  1. اولین نکته مهم در این راستا این است که بدانید متقاعد کردن دیگران، گول زدن آنها نیست. وقتی شما کسی را به انجام کاری متقاعد می کنید منفعت دو جانبه آن کار مدنظر است اما وقتی کسی را گول می زنید صرفا به کسب منفعت برای خود می پردازید مثلا کسی را با تکنیک های نفوذ کلام فریب دهید تا یک کالای بی کیفیت را از شما خریداری کند.
  2. کار خود را از افرادی شروع کنید که قبلا هم توانسته اید آنها را متقاعد به انجام کاری کنید. توجه کنید که ممکن است متقاعد کردن دیگران زمان بر باشد پس جا نزنید.
  3. شما هرگز نمی توانید کسی را نسبت به آن چیزی که کوچکترین توجهی از وی بر نمی انگیزد متقاعد کنید. برای آنکه شخصی را به موضوع مورد نظر خود علاقمند کنید باید آنچه می خواهید بگویید را به نحوی با علاقه مندی ها و اولویت های آن شخص همسو کنید.
  4. در انجام کار برای دیگران پیشقدم شوید، یکی از راه های نفوذ کلام این است که از اهرم کمک به دیگران به سود خود بهره ببرید. فردی که شما در زمینه خاصی به او کمک کرده اید به ناخودآگاه این تصور را دارد که باید کمک شما را با توجه کردن به مبحث شما جبران کند.
  5. کسی که خواسته ای منطقی و با ارزش داشته باشد آن را حفظ می کند و در نهایت موفق می شود دیگران و حتی مخالفان خود را متقاعد کند، پس بر خواسته خود ایستادگی کنید و زود دلسرد نشوید.
  6. به همه افرادی که می خواهید با آنها ارتباط برقرار کنید صادقانه احترام بگذارید. احترام صادقانه شما علاوه بر اینکه احترام طرف مقابل را بر می انگیزد در فرد مقابل نوعی توجه و احساس خوشایند حاصل از برخورد و همصحبتی با شما ایجاد می کند و تاثیر کلام شما را دو چندان می کند.
  7. علاوه بر نیازهای اولیه برای زنده ماندن، اکثر نیازهای انسان دارای ارزش نسبی است. ما خیلی از چیزها را می‌خواهیم چون دیگران هم آنها را می‌خواهند. اگر می‌خواهید کسی آن چیزی را که شما تمایل دارید، بخواهد، باید این احساس نیاز و فقدان نسبت به آن چیز را در فرد ایجاد کنید، حتی اگر آن چیز مورد نظر، خودتان باشید.
  8. بعضی مواقع مؤثرترین روش برای متقاعد کردن کسی این است که به آن‌ها چیزهایی در مورد خودشان بگوییم که دیگران نخواسته‌اند بگویند. مواجهه شدن با حقایق سخت، یکی از نافذترین و معنی‌دارترین اتفاقاتی است که می‌تواند در زندگی آدمی رخ دهد. با گفتن حقایق بدون قضاوت یا نصیحت و دستورالعمل، در اکثر مواقع با پاسخ‌های کاملاً تعجب‌آوری از طرف دیگران مواجه خواهید شد.
  9. ما افرادی را دوست داریم که ما را دوست دارند. این فراتر از تصمیمات آگاهانه بوده و به رفتارهای ناخودآگاه ما مربوط می‌شود. با آینه‌سازی و انعکاس عادات رفتاری دیگران (زبان بدن، ریتم، الگوهای زبان، و غیره)، می‌توانید یک حس اعتماد و توافق در طرف مقابل ایجاد کنید که در آن مردم با شما احساس راحتی بیشتری کرده و نسبت به پذیرش پیشنهاد‌های شما بازتر می‌شوند.
  10. هیچ‌چیز گیرایی، اقناع‌کنندگی و جذابیت قاطع بودن را ندارد. یک حس بی‌تکلف از قاطعیت می‌تواند همیشه دیگران را متقاعد کند. اگر واقعاً به آنچه انجام می‌دهید باور داشته باشید، همیشه می‌توانید دیگران را متقاعد سازید که آنچه را انجام دهند که هم به نفع آنان است و هم به نفع شما

برگرفته از کتاب "لطفا جلوی موفقیت خود را نگیرید"

6 ماه پیش
ادامه مطلب
بهانه، قدتمندترین ترمز موفقیت
مقاله
مدت زمان مطالعه 2 دقیقه

بهانه، قدتمندترین ترمز موفقیت

یکی از مهمترین موانع بر سر راه موفقیت و در واقع عامل بزرگ بدبختی بشر، بهانه تراشی است. ما بهانه می آوریم تا از قدم گذاشتن در مسیر ناشناخته ها امتناع کنیم. از شنبه شروع می کنم! همیشه راهی هست که از زیر بار مسئولیتی که زندگی آینده ما را می سازد شانه خالی کنیم پس بهتر است بهانه های خود را بشناسیم و برای رسیدن به هدف هایمان بهانه ها را خط بزنیم. همیشه بهترین راه برای حل یک مشکل بررسی تمام ابعاد آن مشکل و شناخت آن است. بهترین راه مواجهه با بیماری بهانه تراشی این است که علت های آن را در درون خود ریشه یابی کنیم.

چرا بهانه می آوریم؟

رایج ترین ریشه های بهانه تراشی عبارتند از:

  1. ترس از مواجهه با شرایط جدید: ما معمولا از مواجه با شرایط جدید و ترک منطقه امن خود وحشت داریم و چون نمی دانیم پشت در چه می گذرد ترجیح می دهیم هرگز دستگیره در را نفشاریم. مطمئن باشید تا وقتی که دستگیره در را نفشرده اید و در را به دنیای خارج از قلمروتان باز نکرده اید این وحشت هرگز تمام نمی شود.
  2. شکست خوردن: چطور می توانید با قطعیت بگویید کاری که هنوز قدمی برای شروع آن برنداشته اید مسلما با شکست مواجه خواهد شد؟ در هر حال شکست بخش اجتناب ناپذیر دنیای همه انسان هاست و به جای فرار از موقعیت ها آنها را خلق کنید و برای بهبود وضعیت نهایت تلاش خود را بکنید، در نهایت نتیجه تلاش شما حتی اگر محکوم به شکست باشد باعث شده است تا شما راه درست برای انجام آن کار را از طریق تجربه بدست بیاورید.
  3. عدم اطمینان به خود: گاهی شما از آنجا که قادر به پیش بینی شرایط آینده نیستید ممکن است از تصمیم قاطعانه بپرهیزید. چون از اینکه در شرایطی برای تصمیم گیری های بعدی قرار بگیرید در هراسید.
  4. بی هدف بودن: یکی از دلایلی که باعث بهانه تراشی در شما می شود، هدفمند نبودن است. فردی که هدف خاصی را دنبال نمی کند مسلما همیشه به دنبال بهانه ای است که کار امروز را به روز دیگری بیاندازد. بی هدف بودن یا داشتن هدف مبهم با عث می شود شما در درون خود برای دستیابی به هدف هیچ انگیزه ای نداشته باشید و همیشه منتظر معجزه بمانید.
  5. مقایسه کردن خود با دیگران: خیلی از افراد از ترس اینکه عملکرد آنها با عملکرد دیگران مقایسه شود و در قیاس با دیگران شکست بخورند بهانه می آورند و از شروع کردن در هراسند. باید بدانید در این دنیا شما فقط و فقط و فقط در رقابت با خودتان هستید نه کس دیگر. نتیجه فعالیت شما دقیقا به خودتان برمیگردد نه کس دیگر پس بهانه بی بهانه.
  6. محافظت از خود در مقابل آسیب های احتمالی: خیلی از ما از ترس مواجهه شدن با مشکلات روحی، جسمی وروانی ممکن است از شروع کردن بهراسید. برای چندمین بار تاکید می کنم: کسی آینده را ندیده. پس نباید از چیزی که رخ نداده بهراسیم و زندگی خود را با وحشت از دست دادن ها تلف کنیم.

 

7 ماه پیش
ادامه مطلب
چطور اختلال شخصیت را تشخیص دهیم؟
مقاله
مدت زمان مطالعه 2 دقیقه

چطور اختلال شخصیت را تشخیص دهیم؟

شناخت صحیح از اختلالات شخصیتی و روانشناسی و انواع آن ها می تواند مهمترین کلید برای تنظیم چگونگی رفتار و واکنش با افراد دارای این اختلالات باشد. آگاهی به موقع از بروز این اختلالات می تواند تاثیر به سزایی در کنترل و درمان این اختلالات باشد. اختلال شخصیت را می توان به شیوه زیر تعریف کرد: الگوی پایداری از رفتار که با شرایط فرهنگی مورد انتظار از فرد متفاوت است و شروع این رفتار غیر قابل انعطاف از اوایل بلوغ و نوجوانی آغاز و در طول زمان پایدار و به آسیب روحی فرد منجر میشود.

علت بروز اختلال شخصیت در افراد چیست؟

عده ای بروز اختلال شخصیت را تاثیرات بیولوژیکی یا ژنیتیکی و عده ای آن را ناشی از تجربیات اولیه ای که مانع رشد عادی الگوی فکری و رفتاری شده اند می دانند. با وجود اختلاف نظر بر سر عوامل بروز اختلال شخصیت این احتمال وجود دارد که علت شکل گیری اختلال شخصیت ترکیبی از عوامل ژنتیکی و متغیرهای محیطی باشد.

چطور می توان اختلال شخصیتی را تشخیص داد؟

تشخیص اختلال شخصیتی دارای نشانه های کلی است: الگوی رفتاری مزمن و فراگیر، تاثیر بر جنبه های مختلف زندگی فرد مانند روابط اجتماعی و کاری و...، پایداری در الگوهای رفتاری، بروز از اوایل نوجوانی و بلوغ، تاثیر بر افکار، هیجانات و کنترل امیال.

انواع اختلال شخصيت:

پارانویید یا بدبین: ویژگی اصلی این اختلال بی اعتمادی و وجود شک غیر منطقی و حساسیت بیش از اندازه به دیگران است.

اسکیزوئید یا منزوی: گوشه گیر، خجالتی، منزوی و در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارند و گاها سرد مزاج هستند.

وسواسي: در رفع نیازهای طبیعی خود سخت گیر هستند، دارای عادت خشک، کمال گرا و مردد هستند.

هیستریک یا نمایشی: افراد دارای این اختلال افرادی به دنبال جلب توجه، زود رنج، عاطل و باطل، به دنبال تشویق، فاقد استقلال شخصیتی و بلوغ فکری هستند.

افراد نارسیستیک یا خود شیفته: خواستار توجه دیگران هستند و خود را شایسته این توجه می دانند و دارای حس خود باوری بیش از اندازه و قدرت طلب هستند.

اجتنابی یا دوری گزین: وابسته و گوشه گیر و دارای اعتماد به نفس پایین، افراد دارای این اختلال ترس شدیدی از رد شدن توسط دیگران دارند.

وابسته: این افراد فاقد اطمینان، بی تفاوت، اهل قهر، بدخلق، سهل انگار و ترس از قبول مسئولیت، ناتوان در تصمیم گیری و پذیرای نظرا دیگران، دارای شخصیت استدلالی هستند.

آنتی سوشیال یا ضداجتماع: افراد دارای این اختلال افراد بی نظم، بی عاطفه، بی اهمیت نسبت به ارزش های اجتماع، خود پسند.

شخصیت بینابینی: افرادی هستند که ثبات شخصیتی ندارند، احساسات خود را در زمان مناسب بروز نمی دهند، اختلال هویتی دارند و دچار مازوخیسم یا خودآزاری هستندو ممکن است اقدام به خودکشی یا خود زنی کنند.

 

7 ماه پیش
ادامه مطلب
لطفا تنبل نباشید!
مقاله
مدت زمان مطالعه 8 دقیقه

لطفا تنبل نباشید!

هیچ چیز دردآورتر از اضطراب ناشی از اهمال کاری نیست. حتماً برای شما هم پیش آمده با وجودی که ضرورت انجام کاری را می‌دانید و میل به انجامش دارید ولی با این حال انجامش را به تعویق می‌اندازید و وقت را هدر می‌دهید. گویی نیرویی مانع شروع فعالیت شما می‌شود. با خود می‌گویید: «می‌دانم که باید فلان کار را انجام دهم ولی باشد برای بعد» و کمتر روزی وجود دارد که در آن اهمال‌کاری نکنید. به تعویق انداختن کارها بلایی است که به صورت دائم یا موقت گریبان‌گیر هر شخص می‌شود.

تنبلی چیست؟

تنبلي يعني به آينده موکول کردن کارهايي که تصميم به انجام آنها در زمان مشخصي گرفته‌ايم يا فراموش کردن اهدافی که به دليل نداشتن تلاش کافي به آنها نرسيده‌ايم. تنبلي يکي از عادت‌هاي ناپسند است که افراد به خاطر لذت راحت‌طلبي به آن دچار مي‌شوند. شاید بتوان گفت کم و بیش 95 درصد مردم به این عارضه مبتلا هستند.

چند نمونه از اهمال‌کاری و تنبلی متداول

1. به تعویق انداختن نماز اول وقت

2. درس نخواندن‌ تا شب امتحان

3. اصرار به ادامه دادن روابطی که نابسامان شده مانند مجرد یا متأهل ماندن فقط به این امید که شاید اوضاع بهتر شود.

4. ادامه دادن به شغلی که امکانی برای رشد و پیشرفت ندارد.

5. بی‌توجهی به اعتیادهایی از قبیل الکل، سیگار، قرص‌های آرام‌بخش و مواد مخدر و ...

6. به تعویق انداختن رژیم غذایی و ورزش که بارها و بارها برای فردا برنامه‌ریزی می‌کنیم که فردا شروع خواهم کرد و فردا هرگز نخواهد آمد.

7. عقب انداختن کارهای خیلی دشوار یا خیلی سهل مانند مرتب کردن قفسه ها یا نظافت اتاق و ...

8. به تعویق انداختن تعمیر و سرویس وسایل خانه، ماشین و ...

9. به تعویق انداختن کارها به بهانه خستگی یا خواب.

عوارض تنبلی

1. کاهش اعتماد به نفس: وقتی هر کاری را در آخرین لحظه با نهایت استرس انجام می‌دهید یا نیمه‌کاره رها می‌کنید؛ حسی از ناتوانی و یأس وجود شما را فرا می‌گیرد. چیزی در درون شما می‌گوید که تو نتوانستی فلان کار را تمام کنی و یا تو ضعیف و ناتوانی، چون به سختی آن کار را به اتمام رساندی. بنابراین نمی‌توانی از پس کارهای سخت‌تر بربیایی و این احساس باعث تضعیف روحیه و اعتماد به نفس در شما می‌شود.

2. از بین رفتن بازدهی: هنگامی که کاری را در آخرین زمان ممکن انجام می‌دهید علاوه بر اینکه موج زیادی از استرس را تحمل کرده‌اید؛ دیگر نمی‌توانید با لذت آن وظیفه را انجام دهید و بالاجبار و به ناچار خود را مجبور به انجام کار می‌کنید و قطعاً از کیفیت و بازدهی کار به شدّت کاسته خواهد شد.

3. از بین رفتن اهداف: به تعویق انداختن کارها باعث می‌شود نتوانید اهداف خود را در زمان مقرر محقق کنید، در نتیجه باور خود را برای رسیدن به اهداف بالاتر از دست می‌دهید و نبود باور جهت تحقق اهداف، بزرگ‌ترین مانع برای رسیدن به اهداف می‌باشد.

4. از دست دادن فرصت‌ها: در زندگی همه‌ی ما فرصت‌های کوچک و بزرگی برای رشد و پیشرفت به وجود می‌آید که در صورت تعلل، به راحتی از دست می‌روند. مانند فروش رفتن اتومبیل مورد علاقه شما، اجاره رفتن مغازه ای که می خواستید اجاره کنید، اتمام مهلت استخدام یا کنکور و ...

علل تنبلی

1. نداشتن هدف: داشتن هدف به شما انرژی و انگیزه‌ی بسیار زیادی برای تلاش و فعالیت مستمر و جنگیدن با سختی‌ها و انجام کارهای سخت می‌دهد. بی‌هدفی یکی از بزرگ‌ترین علل تنبلی و اهمال‌کاریست.

2. لذت‌جویی: بعضي افراد با اين تفکرات اشتباه که حال را بايد غنيمت شمرد و از آن لذت برد به انجام کارهاي ديگر تمايلي ندارند. لذت در خوشگذرانی، رکود، عدم قبول مسئولیت و تنبلی است. مغز انسان بسیار لذت جوست و شما را به سمت تنبلی هدایت خواهد کرد مگر اینکه لذت بزرگ‌تری بیابید تا برای رسیدن به آن شما را هدایت کند.

3. کمال گرایی: افراد کمال‌گرا به دلیل اینکه دوست دارند هر کاری را به بهترین شکل ممکن و بی‌نقص انجام دهند از انجام کارهایی که فکر می‌کنند ممکن است در انجام آن ضعف‌هایی داشته باشند، سر باز می‌زنند.

4. کوچک و بزرگ‌نمایی کارها: درشت نمايي و ريزنمايي کارها هم باعث تنبلي در انجام کارها مي‌شود. بعضي افراد انجام بعضي کارها را در ذهن‌شان آن قدر بزرگ مي‌کنند که از مواجهه شدن با آن ترس دارند و گاهي هم بعضي کارها را آن قدر کم اهميت و ساده مي‌بينند که مدام زمان انجام آن را به تعویق مي‌اندازند.

5.  بیماری‌های جسمی: گاهی کم‌کاری و تنبلی ناشی از بیماری‌های جسمی از قبیل دیابت، کم‌کاری تیروئید و مخصوصاً کم‌خونی مزمن می‌باشد. بیماری‌هایی از این دست باعث تحلیل انرژی و یا ایجاد خستگی می شوند و ناخواسته  رفتارهایی توام با تنبلی ایجاد می کنند.

6. تربیت والدین: متأسفانه بعضی از پدر و مادرها با رفتارشان فرزندانشان را تنبل بار می‌آوردند. والدینی که هیچ‌گونه وظیفه و مسئولیتی را به آنها واگذار نمی‌کنند، ناخودآگاه فرزندانشان را تنبل و تن‌پرور بار می‌آورند و چنان امکانات رفاهی برایشان مهیا می‌کنند که آنها را تشویق به تنبلی می‌کنند.

7. کمبود اعتماد به نفس: کمبود اعتماد به نفس مانع از انجام فعالیت و تلاش در کارهاست و باعث کم‌تحرکی و بی‌میلی به انجام کار و فعالیت می‌شود. چرا که فرد احتمال شکست و نقص در کار را بالا می‌بیند؛ بنابراین برای تحمل نکردن ناملایمات ناشی از شکست و سرزنش دیگران، تمایلی به تلاش از خود نشان نمی‌دهد

8. ویژگی اجتماعی: متأسفانه تنبلی اجتماعی یکی از مهمترین ویژگی‌های رفتاری ناپسند ایرانیان است. معضلاتی از قبیل آمار بالای مشاهده تلویزیون به جای کتاب خوانی، تمایل زیاد به استخدام در دستگاه‌های دولتی و عدم تمایل برای کسب مهارت و تخصص و کارآفرینی، عدم تمایل به درس خواندن در مدارس و دانشگاه‌ها، عدم تمایل به انجام وظایف کارمندان در ادارات و از همه بدتر وجود تعطیلی‌های بی‌دلیل و فراوان سالانه و پدیده‌ای به نام بین التعطیلی چنان که رئیس مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش طی مصاحبه‌ای اعلام کرد هر روز تعطیلی مدارس، برای کشور ۱۲۰ میلیارد تومان ضرر به دنبال دارد. متأسفانه باید گفت بر اساس برخی آمار، شیوع تنبلی در ایران بعد از برخی از کشورهای آفریقایی و عراق بیشتر از حد رایج و مطلوب در جهان است.

9. فرار از فعالیت‌های ناخوشایند: فرار از فعالیت‌های ناخوشایند و سخت، خصلتی است که منتهی به تنبلی خواهد شد. طفره رفتن از روبه‌رو شدن با شخصی خاص یا برجسته و یا ماندن در انتظار فرصت مناسب، نمونه بارز فرار از فعالیت ناخوشایند می‌باشد.

10. جلب احساس دلسوزی، همدردی و ترحم دیگران: در کمال تاسف تمایل به جلب حس ترحم و دلسوزی دیگران گاهی موجب جذب شکست و ناکامی به صورت ناخودآگاه می‌شود.

آد‌‌م‌ها تنبل نیستند فقط هد‌ف‌های ضعیفی دارند.

"برایان تریسی"

راه‌های مقابله با تنبلی

1. تعیین هدف: شاید مهم‌ترین کاری که بتوانید در راه مقابله با تنبلی انجام دهید تعیین اهدافی باشند که به اندازه‌ی کافی انگیزه بخش باشند. اهدافی که به شما شور و انرژی فعالیت و مبارزه با سختی‌ها و مشکلات را بدهند و شما را مصمّم به تلاش بیشتر کنند.

2. ورزش: بی‌شک ورزش در راستای حذف تنبلی بسیار مؤثّر خواهد بود.ورزش به شما کمک می‌کند تا از حالت سستی و رخوت خارج شوید و روحیه‌ی جنگ‌جویی و مبارزه با مشکلات در شما به وجود بیاید.

3. حذف باید: به جاي استفاده از واژه «بايد» براي انجام کارها، سعي کنيد مزاياي ملموس و منطقي آن کار را در ذهن خود برجسته کنيد. ذهن ناخودآگاه شما، از حس تحکم و اجبار بيزار است.

4. جایزه: برای انجام هر کار کوچک و بزرگی به خودتان جایزه بدهید و حتماً به قول و پاداشی که به خود داده‌اید عمل کنید. به عنوان مثال برای انجام کارهای کوچکی چون مرتب کردن و نظافت خانه به خودتان یک فنجان قهوه داغ جایزه بدهید. با ادامه‌ی این روند، مکانیسم لذت و پاداش در هنگام انجام کارها در شما فعال می‌شود و میل به انجام کارها در درونتان به سرعت افزایش می‌یابد.

5. پرهیز از پرخوری: پرخوری شما را سنگین و کند می‌کند و میل به انجام کارها و فعالیت را در شما کم می‌کند. حکیم دانشمند بوعلی‌سینا می‌فرمایند: هر چیزی کمش داروست، به اندازه‌اش غذاست و زیادش سم است.

6. قدم اول نصف راه است: قدم اول را قاطع و محکم بردارید. بی‌شک قدم اول نیمی از راه است. کار را از هر جایی که احساس می‌کنید برایتان راحت‌تر است شروع کنید. وقتی درگیر کار شدید دیگر برایتان سخت است که آن را نیمه‌کاره رها کنید. مثل هل دادن ماشین که فقط لحظه‌ی شروع آن دشوار است و پس از  به حرکت در آمدن با فشار خیلی کمتری ماشین به حرکت خود ادامه می‌دهد.

7. تعیین محدوده‌ی زمانی: برای انجام هر کاری یک محدوده‌ی زمانی مشخص کنید و به آن متعهد باشید. با این کار از شرّ وسوسه‌های امروز و فردا کردن خلاص می‌شوید و هر چه سریع‌تر آن کار را به انجام می‌رسانید. همچنین به یاد داشته باشید زمانی که برای انجام هر کاری تعیین می کنید؛ واقع بینانه باشد و برای به اتمام رساندن کار‌ها عجله نکنید تا با طولانی شدن کار حس سرخوردگی و نومیدی در شما ایجاد نشود.

8. حذف افکار منفی: در قدم اول خود را متعهد به یک رژیم فکری کنید تا از شرّ افکار منفی خلاص شوید. هنگام شروع کار، افکاری از قبیل: نمی‌توانی، نمی‌شود، در نهایت اگر هم موفّق شوم که چه، ارزشش را ندارد که اینقدر وقت و انرژی صرف کنم و ... گریبان‌گیر شما می‌شود. با فکر کردن به عواقب و دستاوردهای مثبت کار به جای افکار منفی در خود ایجاد شوق و رغبت نمایید. در ضمن مواظب باشید که بیش از حد توان از خودتان انتظار نداشته باشید و برنامه‌ی روزانه‌تان را خیلی شلوغ نکنید. همیشه از روش آهسته و پیوسته استفاده کنید و صبورانه با پشتکار کارها را دنبال کنید.

9. کار تمام کنید: خودتان را متعهد کنید کاری را که شروع کرده‌اید حتماً به پایان برسانید. اگر خسته‌اید یا انرژی لازم را ندارید کمی استراحت کنید و دوباره ادامه دهید ولی به هیچ عنوان کار را نیمه‌کاره رها نکنید. زیرا باعث کاستن اعتماد به نفس و ایجاد حس شکست در شما می‌شود. با به پایان رساندن کار و دریافت جایزه؛ حسی از اعتماد به نفس و انرژی در شما به وجود می‌آید که باعث می‌شود کارهای بعدی را با قدرت بیشتری دنبال کنید. اگر حجم کار زیاد است آن را به قسمت‌های کوچک تقسیم کنید و با صبر و پشتکار به پایان برسانید.

 11.  تمرکز: هیچ وقت چندین کار را با هم شروع نکنید. وقتی تمام حواس و انرژی خود را بر روی رسیدن به هدفی خاص متمرکز کنید بازدهی شما بالاتر رفته و احتمال اشتباه در شما کاهش می‌یابد و با سرعت بیشتری به نتیجه‌ی مطلوب دست پیدا می‌کنید و این بار با کوله‌باری از حس موفّقیت، قدرت و اعتماد به نفس به سراغ هدف بعدی می‌روید.

11. به عواقب پشت گوش انداختن کارها فکر کنید: فکر کردن به عواقب تنبلی و پشت گوش انداختن کارها گرچه بار منفی دارد ولی می‌تواند ایجاد انگیزه برای شروع فعالیت در شما بکند. همه‌ی ما با قانون شب امتحان آشنا هستیم. کاری را تا لحظه‌ی آخر به تعویق می‌اندازیم و روز آخر با نهایت قدرت می‌خواهیم آن کار را به اتمام برسانیم ولی چرا؟ دلیلش این است که شب امتحان و یا به عبارتی لحظه‌ی آخر، شکست و عواقب آن در ذهنمان تجسم می‌شود و بار منفی که به دنبال دارد در ذهن ما انگیزشی را برای به اتمام رساند کار ایجاد می‌کند. بنابراین به عواقب سستی و اهمال در کارهایتان فکر کنید و انگیزش ایجاد کنید. برای هر «حسش نیست» باید منتظر یک «ای بابا چرا این طوری شد» در آینده باشید.

12. شخصیت اجتماعی: اجازه ندهید تا دیگران شما را انسان تنبل و تن‌پروری بشناسند و شما را سرزنش کنند. سعی کنید دیگران شما را انسانی پرکار و فعال بدانند. ایجاد چنین شخصیتی در روابط اجتماعی باعث می‌شود که کمتر دچار تنبلی شوید، چرا که برای حفظ این تصویری که از خود  در ذهن دیگران ساخته اید تلاش می‌کنید و فعالیت بیشتری خواهید داشت.

تمرین عملی:

دفترچه یا تلفن همراه خود را آماده کنید برای هر هفته لیستی از کارهای کوچک و بزرگی را که در این هفته می‌خواهید انجام دهید را یادداشت کنید و برای هر کدام یک زمان مشخص تعیین کنید. در هر لحظه از روز که کاری به ذهنتان می‌رسد بلافاصله اقدام به یادداشت آن کار کنید تا فراموش نکنید. چنانچه انجام کاری نیاز به صرف زمانی بیشتر از یک هفته را دارد؛ با درصد، میزان پیشرفت در آن کار را مشخص کنید. برای مثال تا پایان این هفته 25 درصد از نوشتن مقاله و یا تحقیق درسی را انجام می‌دهم.

 

برگرفته از "کتاب لطفا جلوی موفقیت خود را نگیرید" نوشته: مهندس امیر بهادر بهاری

 

10 ماه پیش
ادامه مطلب
42 درصد تلاش بیشتر فقط با نوشتن اهداف!
مقاله
مدت زمان مطالعه 1 دقیقه

42 درصد تلاش بیشتر فقط با نوشتن اهداف!

توی مقاله ای که دانشگاه کینگزبارو کامیونیتی آمریکا منتشر کرده، طبق یه مطالعه‌ روی جامعه هدف مشخص از آدمای بین بیست تا سی سال، به این نتیجه رسیدن افرادی که هدف هاشون چه بلند مدت و چه کوتاه مدت رو می‌نویسن نا‌خودآگاه روی اون هدف تمرکز بیشتری دارن و ذهنشون تقریبا دوبرابر آدمایی که هدف هاشون رو ننوشتن برای رسیدن به اون هدف راه های بیشتری رو می‌بینه...
بنویس، از همین الان یه دفترچه واسه خودت جور کن و کنار خودت نگه‌ش دار.

 

 

10 ماه پیش
ادامه مطلب
قانون پنج ثانیه
مقاله
مدت زمان مطالعه 1 دقیقه

قانون پنج ثانیه

قانون پنج ثانیه میگه: درست تو همون لحظه ای که ندای درونی به شما میگه کاری برای رسیدن به هدفتون باید انجام بدین، باید شمارش معکوس رو برای انجام اون کار بلافاصله شروع کنید!
از پنج تا یک بشمارید و بلافاصله اقدامی در اون جهت انجام بدید!
وگرنه مغزتون جلوتون رو میگیره،
آره درست متوجه شدید: مغزتون جلوتون رو میگیره..

 

3 ماه پیش
ادامه مطلب